مملکت آنلاین، ماجرای دستگیری و زندان پسر میر سلیم اقای کفش امریکایی!ناخودآگاه ذهن ادم را متوجه مناظره ها ی انتخاباتی می کند.جایی که در پس رد صلاحیت ها و حذف افراد تاثیر گذار ،عده ای به کارزار انتخاباتی وارد شدند و مصدر امور را در اختیار دارند. اینکه پسر محسن رضایی یا پسر میر سلیم عضو گروه های معاند بودند و با مواضع انقلاب در زاویه قرار داشتند به کنار.اینکه بسیاری از اقا زاده ها در سواحل خوش آب و هوای دنیا در حال گشت و گذار و تفریح هستند به کنار.
اینکه پسر و عروس فلان مسوول در گروه های مسلحانه عضویت داشته و در درگیری کشته شده یا آن دیگری درگیر واردات شیر خشک فاسد بوده و آن دیگری درگیر برج سازی در ترکیه و دیگری درگیر کاخ سازی در لواسان و قاچاق دارو هست هم به کنار.اقایون بهتر است به مردم توضیح دهند که چه نانی بر سفره اشان پهن می شود که نتیجه اش این چنین است.به برادر های محترم مسوولان اسبق و فعلی و سایر وابستگان هم نمی پردازیم چون ذکر و نام بردن از این افراد، ماجرای "مثنوی هفتاد من "است.
اگر این مدیران در تربیت اهل خانواده شان موفق نیستند چطور قرار است مدینه فاضله ای برای مردم و جوانان ایرانی بسازند.
حالا این مسایل دردناک وقتی نمود عینی پیدا می کند که فساد فلان مسوول یا پسر و خانواده فلان مسوول که نزدیک به گروه خاصی است نادیده گرفته می شود و در توجیه ان این استدلال مد نظر قرار می گیرد که ای اقا فلانی انقلابی است و حفظ ایشان حفظ سرمایه انقلاب است و در نقطه مقابل هر کسی که اندکی زاویه با دیدگاه آقایان پیدا می کند و قرار نیست مطابق میل شان عمل کند از رنگ لباس تا سفر های خانواده او به عنوان عناد با ارزش های انقلاب تلقی می شود و موجبات حذف و رد صلاحیت ها افرادفراهم می شود.
بر می گردیم به ماجرای انتخابات ریاست جمهوری که بر اساس تاریخهای اعلامی، فرزند میرسلیم پیش از ثبتنامهای انتخابات مجلس یازدهم و ریاست جمهوری دستگیر شده و به رغم احراز جرم فرزند ایشان توسط نهادهای امنیتی، خللی در روند بررسی و تایید صلاحیت آقای میرسلیم برای کاندیداتوری در مجلس یازدهم و ریاست جمهوری رخ نداده است.
اما در آن سو پشت موضوع رد صلاحیت لاریجانی در سیزدهمین انتخابات ریاستجمهوری، یک جریان سیاسی بود و مساله حضور کوتاهمدت دختر ایشان در خارج از کشور بهانه قرار گرفت.
دختر آقای لاریجانی برای سفر به خارج از کشور، تمکین به شوهر کرده بود، اما پسر آقای میرسلیم برای براندازی با سازمان منافقین همکاری کرده است و اصلاً این دو حتی با یکدیگر قابل قیاس هم نیست.
قصد دفاع از این یا حمله به دیگری را ندارم.دوگانه بودن و یک بام و دو هوایی تصمیمات را در مقایسه برخورد ها می توان دید.
در پایان پیشنهاد می کنم مسوولان به جای حمایت و توسعه طرح صیانت و گشت های ارشاد بهتر است نیم نگاهی به اعضای خانواده اشان بیاندازند یا
گشت های ارشادی مخصوص وابستگان مسوولان راه اندازی شود.قطعا پسر یا دختر یا برادر یا دامادی آن گوشه کنار وجود دارد که برای راهنمایی و ارشاد در اولویت بیشتری نسبت به مردم و جوانانی قرار دارد که دست شان لای سنگ است و در لابلای هزار مشکل ریز و درشت دست و پا می زنند.
انتهای پیام/