مملکت آنلاین، دانشمند روانشناس آقای مارتین ای. پی. سلیگمن برای درماندگی آزمایشی انجام داد که منجر به برنده شدن نوبل روانشناسی شد.
ایشان ۲۰ سگ شیانلو را از ابتدای نوزادی درون یک قفس تربیت کرد بطوری که سگها در صورت نیاز پدال قفس را
می فشردند و بیرون میرفتند و پس از دستشویی کردن باز می گشتند. ایشان پس از تربیت، این سگ ها را به دو قفس ودر هر کدام ۱۰ قلاده تقسیم نمود و درب قفس ( آزمایش)B را جوش داد و ۳۰ روز و روزی ۳ بار به قفس B شوک الکتریکی می داد.
سگها در روزهای اول در زمان شوک بخاطر قفل بودن درب خودشان را به میله های قفس میزدند و خونی و زخمی نتیجه ای نمی گرفتند . اما پس از چند روز سگها فهمیدن که با تلاش موفق نمیشوند بجز اینکه زخمی شده و رنج زیاد می کشند.
آنها یاد گرفتن که زمان شوک در جای خود به ایستند زیرا دست کم از زخمی شدن در امان بودند.
سلیگمن در انتهای آزمایش درب قفس را شکست و آنها را با سگهای قبلی قفس A ( گواه) ملحق نمود ؛ همان قفس سالم که با فشار اهرم درب باز میشد.
سپس شوک الکتریکی داد :؛ فکر میکنید چه اتفاقی افتاد؟؟
تمام ۱۰ سگ گواه اهرم را فشار داده و بیرون آمدند اما سگهای ( آزمایش) در سرجایشان ایستاده و تکان نخوردند.
او بزرگترین نظریه قرن را ارائه کرد ( درماندگی آموخته شده) یعنی یاد میگیرند که بدبخت زندگی کنند.
حال آنهایی که فقط ابراز ناراحتی میکنند برپایه این آزمایش هستند. آنها : یاد گرفتند که بدبخت زندگی کنند.
این مطلب را از آن جهت بازگو کردم که وقتی می گویند مردم به آگاهی نرسیدند ؛
در صورتی که روانشناسان با تکیه به همین نارضایتی ها میفرمایند نه مردم همه آگاهند.!
《منتها به درماندگی آموخته شده گرفتارند 》
باکمال تاسف ما هم داریم با همان بدبختیها سازش می کنیم.
از صبح تا شب هزار صحنه از این دست اتفاقات را شاهدیم و در جای خود ایستاده ایم تا مبادا زخمی شویم.
پس بیایید تا با هر بدبختی عادت نکنیم و سازگار نشویم چون علاوه بر خودمان و فرزندانمان در قبال نسلهای اینده مسوولیم.
انتهای پیام/