«بچه» ایرج طهماسب؛ کودکان کار و معلولان
فرزانه عظیمی (غزل)
* فرزانه عظیمی(غزل) - نخبه اجتماعی هنری نابینا
مملکت آنلاین، به بهانه انتشار مجموعه «مهمونی» از «ایرج طهماسب» و محبوبیت شخصیت «بچه» مینویسم، چون سالهاست که ایرج طهماسب یا همان «آقای مجری» را با عروسکهای دوستداشتنیاَش میشناسیم؛ از مجموعههای «کلاه قرمزی» در سیمای جمهوری اسلامی، با آن عروسکهای جذاب و دلنشینش که از هر طیف سنی مخاطب داشته و دارد تا فیلم سینمایی «کلاه قرمزی و پسرخاله» که برای همه ما یادآور خاطرات شیرینیست؛ حتی زن و مرد ۴۰ - ۵۰ ساله نیز این «شو عروسکی» تماشا و تکیهکلامهای شخصیتهای آن مجموعه را به خاطر سپرده و در مکالمات روزمرهشان استفاده نیز میکردند و میکنند.
از ابتدای سال و قرن جدید، به دلیل مشکلاتی که اکثراً از آنها مطلع هستیم و قصد اشاره به آن را ندارم، ایرج طهماسب یا همان آقای مجری سابق، تصمیم گرفت مجموعه خود را با نام «مهمونی»، از طریق شبکه نمایش خانگی و با عروسکهای جدید در اختیار عموم مردم قرار بدهد.
در میان این عروسکهای جدید، شخصیت «بچه»، از محبوبیت خاصی برخوردار شده و کلیپهایش را همه مردم از طیفها و سنین متنوع بزرگ و کوچک در اقشار مختلف جامعه تماشا میکنند و تکیهکلامهایش را استفاده میکنند.
اما میدانیم که شخصیت بچه، نمادیست از «کودکان کار» و ایرج طهماسب، توسط این شخصیت، بهگونهای جذاب به معضلات این کودکان مظلوم و محروم اشاره میکند.
سخن اصلی اینجاست که کاش کسانی مثل ایرج طهماسب که اولاً اکثر مردم شخصیتهایی که او خالق آنهاست را دوست دارند و ثانیاً توان این را دارد که معضلات یک قشر را بهگونهای جذاب بیان کند و بهگونهای که برای کودکان جذاب باشد، نکات آموزنده زیادی را به آنها میآموزد، به سراغ قشر دارای «معلولیت» هم برود.
افراد محبوبی مانند طهماسب یا داریوش فرضیایی(عموپورنگ) میتوانند با خلق یک شخصیت که نمادی از قشر «معلول» باشد و حتی با آموزههای کلامی، بیانگر معضلات این قشر نیز باشند و به فرهنگسازی در خصوص نوع رفتار و برخورد با این افراد بپردازند.
با این کار مهم، اولاً ذهن کودکان، پذیرش بیشتری دارد و آموزشهایی از این قبیل به آنان بهمراتب آسانتر است؛ ثانیاً شخصیتهای عروسکی جذاب، بیشتر در خاطر مردم ماندگار میشوند، همانگونه که حدود ۳۰ سال از خلق «کلاه قرمزی» میگذرد اما همچنان در ذهن مردم ماندگار است، یا محبوبیت این روزهای عروسکهای آقای طهماسب چشمگیر است.
سومین نکته این است که سیمای جمهوری اسلامی، بارها با نشان دادن «معلولیت» بهعنوان ناتوانی مطلق و مکافات گناه، یا تمسخر ویژگیهای ظاهری و رفتاری این قشر در سریالهایش، یا سوءاستفاده از «معلولان» برای بیشتر دیده شدن شوهای آبکیاَش، نمره مردودی را در این زمینه گرفته، ولی شاید بتوان با خلق شخصیتهای عروسکی و آموزش کلامی به کودکان و حتی بزرگسالان، با استفاده از محبوبیت امثال طهماسب و عروسکهای بینظیرش، راه بهجایی برد.
انتهای پیام/