ناقوس مرگ در گرانی‌های روزهای منتهی به سال نو

مملکت آنلاین، در گذشته نه چندان دور و حتی در این چند سال گذشته در گزارشات و یادداشت‌های خود مینوشتیم یکی از بحث های داغ محافل مردم گرانی فلان اقلام است.

ولی متاسفانه باید اینبار بگوییم تنها بحث و نگرانی و دلهره مردم گرانی های پی در پی و لجام گسیخته است.

گرانی هایی که حد و حساب نداشته و اینبار صدای شکستن استخوان های تمام اقشار را می‌توان شنید.

مردمی که دیگر تاب و توانشان از دست رفته، و حال دیگر نمی توانند ضروریات خورد و خوراک خود را تهیه کنند.

سال های گذشته در این موقع سال شهرها و خیابان ها شور و حال دیگری داشت؛ هر جا که چشم می گرداندیم حال و هوای سال نو و شور حال کودکان و پدر و مادرهایشان را می توانستیم ببینیم ولی دیگر از آن شور و حال و آن حال و هوا هیچ خبری نیست.

مردم دیگر فقط و فقط به فکر زنده ماندن با نان خشک هستند.

با این اوضاع بیماری ها، تعطیلی ها، کسادی ها و در پی آن تورم و گرانی باعث شده مردم ۸۰ درصد از خرید های خود را کاهش دهند.

دیگر کمتر پدری می تواند برنج ایرانی برای فرزندان خود به خانه ببرد؛ دیگر خانه ای بوی گوشت و مرغ نمی دهد، طلا که چه عرض کنم، خرید اسباب‌بازی هم به حسرت‌ها اضافه شده است، پدر و مادر هر روز باید به کودکان خود یادآوری کنند که فلان چیز را نمی توانیم بخریم، فعلا تحمل کنید و هر روز پدران کلمه "نمی توانم" را چندبار به کار می‌برند.

افزایش روزافزون قیمت پوشاک درحالی ادامه دارد که دیگر قدرت خریدی برای مردم  باقی نمانده و بازار، روزهای سرد خود را سپری می‌کند؛ انگار که توان مردم فقط به نگاه کردن انواع لباس‌ها در پشت ویترین ختم می‌شود و کسی حتی قیمت آن را هم نمی پرسد .

نوروز ۱۴۰۱ با گرانی‌های رنگارنگ، گویی رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است و با وجود مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم و کاهش قدرت خریدشان دیگر بازار آن رونق همیشگی را ندارد.

قیمت ها لحظه ای بالا می رود و با توجه به ثابت ماندن درآمد مردم و حتی ناچیز بودن آن در مقابل این تورم وحشتناک، عموم مردم دیگر توان خرید بیش از نیازهای ضروری و اساسی خود را ندارند.

و در این میان فقط شرمندگی و افسوس است که در چهره پدران و مادران به چشم می‌خورد.

همزمان با شیوع ویروس منحوس کرونا و به دنبال آن آغاز گرانی های لجام گسیخته در طول دو سال گذشته، و نبود شخصی برای پاسخ گویی و رسیدگی به اوضاع اسفناک مردم، قدرت خریدشان هم به طور کامل از بین رفته است و نکته تاسف بارتر اینکه سیر افزایش قیمت‌ها به هیچ وجه متوقف نمی‌شود و همچنان با شدت رو به رشد است.

مشکل فقط بالا رفتن لحظه ای قیمت ها نیست بلکه با بالا رفتن قیمت ها، کیفیت نیز به همان شدت پایین می آید و مردمی که با هزار بدبختی و مشکل چیزی تهیه می کنند به هیچ وجه رضایت نداشته و حتی نمی دانند صدایشان را به گوش چه کسی برسانند چون قبول کرده اند که گوش شنوایی وجود ندارد و ذره ذره زیربار فشار اقتصادی و سونامی گرانی از بین می روند.

و چقدر جای این شعر که حکایت این روزهای ماست در این یادداشت خالی است:

  • نانوا نان را گران کرده است اما مدعی
  • نرخ های تازه را هر لحظه حاشا می کند
  • بی نوا آن کس که دارد مثل من فرزند و زن
  • مرگ خود را از خدا هر دم تقاضا می کند

انتهای پیام/

ارسال نظر