به گزارش مملکت آنلاین، در سالهای اخیر، میزان دروغگویی مسئولان در ردههای مختلف افزایش چشمگیری داشته و البته در شهرها و روستاهای کوچک نیز رواج دارد؛ وعدههای اصلاح امور اقتصادی، معیشتی، رفاهی، فرهنگی و... از سطح دهیاریها شروع میشود و به شهرداریها با شعار نهضت آسفالت، نهضت خدمت و... میرسد اما مردم در عمل، چیزی نمیبینند که در شعارها شنیدهاند.
در طراز اول کشور که اوضاع بدتر و فاجعهبارتر است؛ دروغهای جمعهای رئیسجمهور، بهخصوص درمورد افزایش قیمت بنزین که به فجایع آبان ۹۸ منجر شد، در کنار دروغ جمع کثیری از مسئولان ارشد کشوری و لشگری درمورد سرنگونی هواپیمای اوکراینی که منجر به عروج ملکوتی و مظلومانه ۱۷۷ سرنشین آن در دیماه ۹۸ شد، تنها دو نمونه از فجایع ناشی از دروغ و پنهانکاری بزرگ مدیران ارشد مملکت، فقط در یک سال است که هنوز عواقب آن در سطوح مختلف جامعه، دیده میشود که ضربات مهلکی به اعتماد عمومی مردم و بدنه نظام وارد کردند.
دروغهای بزرگی که راجع به برجام، از سوی مسئولان امر به خورد مردم داده میشود و وعدههای پوچ تغییر اوضاع و بازگشت ثبات به مملکت و... نیز ازجمله موضوعهای مهمی است که ساختار نظام را رفتهرفته متزلزل کرده و میزان اعتماد افکار عمومی را بهشدت کاهش داده است.
دروغها درمورد اشتغالزایی، اوضاع بدتر و بغرنجتری دارد، زیرا مردم راحت میتوانند با واقعیات اطرافشان تطابق داده و راستی آزمایی کنند؛ آمارهای رسمی بانک مرکزی، مرکز آمار و... دروغهای بزرگ رؤسای جمهور، مجلس و... را نمایان میکنند، جایی که مثلاً احمدینژاد رئیسجمهور سابق، تنها در سال ۱۳۹۰ مدعی ایجاد 2.5 میلیون فرصت شغلی در دو سال پایانی ریاستجمهوری خود شد ولی هیچگاه نتوانست این میزان شغل را ایجاد کند.
قالیباف، رئیس فعلی مجلس، در جریان رقابتهای انتخاباتی ریاستجمهوری ۱۳۹۶ وعده داد که در صورت انتخاب، طی چهارسال، درآمد کشور را ۲٫۵ برابر کرده و پنج میلیون فرصت شغلی ایجاد کند، همچنین با اجرای طرح «سامانه ملی کارانه»، ماهانه ۲۵۰ هزار تومان (که در آن سال عدد بزرگی بود) به تمام بیکاران بالای ۱۸ سال کشور پرداخت کند؛ کارهایی که نه عقلانی بود و نه حتی پیگیری شد!
وعدههای پرداخت یارانه ۴۵۰ هزار تومانی به نیمی از جمعیت ایران، ساخت و تحویل چهارمیلیون مسکن در طول چهار سال آتی، پرداخت حقوق ماهانه به حدود ۲۶ میلیون زن خانهدار، درست شدن روند فاجعهبار بورس در سه روز و کاهش سریع نرخ تورم نیز از وعدههای دروغ نامزدهای همین انتخابات اخیر ریاستجمهوری در خردادماه 1400 بود.
وعدههای دروغ «مخبر» معاون اول رئیسجمهور نیز جالب است؛ او که وعده «تولید میلیونها دوز واکسن کرونا در چندماه، به شکلی که حتی خرید واکسن داخلی در سوپرمارکتیها هم امکانپذیر باشد» را در دوران تصدی ستاد اجرایی فرمان امام(ره) داده بود و بعدها معلوم شد دروغ بزرگ قرن بوده و اصلاً چنین امکانی وجود نداشته است، بهتازگی در اظهاراتی بیان داشته که «شیب قیمتها کاهشی و فراوانی کالا در بازار اتفاق افتاده» اما معلوم نیست منظور از شیب کاهشی چیست!
وعدههای دروغ، چه در قالب انتخابات و چه در سپهر رهبری و مدیریت سیاسی و اجتماعی حاکمیت، میتواند هم از بعد روانی و هم از نظر آسیبهای اجتماعی، بر اساس عقل، منطق و تعالیم اسلامی، آثار زیانباری روی زندگی و روان مردم بر جای بگذارد و در نظام اسلامی میتواند منجر به بدعت در دین و بیاعتمادی نسبت به اسلام شود؛ دلسردی مردم نسبت به مسئولان و آینده خودشان، احساس خیانتکاری مسئولان و دوری آنان از عدالت که در ذهن مردم نقش میبندد نیز از دیگر عواقب دروغگوییهاست.
یکی از ملاکهای سنجش راست و دروغ و راستگو و دروغگو، تطابق گفتار و عمل است که اگر چنین تطابقی نباشد، نشانه نفاق بوده و از طرفی نمیتوان به وعدههای شخص دروغگو اعتماد و اعتنا کرد؛ در آیات 16 تا 18 سوره یوسف نیز بیانشده که «در سنجش راست از دروغ نمیتوان به شواهد ظاهری بسنده کرد، بلکه ممکن است شخصی با شاهدسازی، فریبکاری کند تا حق را باطل و باطل را حق جلوه دهد»؛ این امر میتواند به مسئولان و دولتمردان دارای قدرت، ثروت، ابزار و وسایل شاهدسازی اشاره کند که میتوانند نهتنها شاهدسازی کنند، بلکه شاهدان را بخرند و بهکارگیرند(اشاره به ماجرای شاهدان دروغ زلیخا برای بهتان به یوسف نبی).
از سوی دیگر، برخی مدیران مجذوب قدرت و ثروت، دروغگویان حرفهای هستند که برای رسیدن به اهداف خویش مظلومنمایی میکنند تا با بهره گرفتن از شواهد دروغین، خود را تبرئه کنند و با موجهنمایی، به فریب افکار عمومی بپردازند.
در انتهای این نقد گذرا، جا دارد یادی از هنرمند ماهر تازه ازدستدادهمان، مرحوم «ایرج پزشکزاد» خالق رمان «دایی جان ناپلئون» و «ناصر تقوایی» کارگردان سریال تلویزیونی همین داستان کنیم که این جمله را بهخوبی در ذهن مردم حک کردهاند: «دروغ چرا؟ تا قبر آ آ آ».
انتهای پیام/