فرهاد بازیکن، فرهاد مربی؛ کپی برابر اصل نیست
یارگیریهای فرهاد که جسته، گریخته در حال لو رفتن است، ما را با یک مربی «بازیکنمحور» روبهرو میکند! فرهاد مربی با فرهاد بازیکن، تفاوتهایی در عمل خواهد داشت.
به گزارش مملکتآنلاین، خبر ورزشی نوشت: کمک کردن به استقلال نه تنها شروع شد، بلکه وارد فاز دیگری از دایره عمل و نیز دایره متفاوتی از عملناگرایی، شد! باید چشم تیزبین داشت تا اصل را از فرع و درست را از غلط تمییز داد!
اینکه استقلال، چگونه چیده خواهد شد، البته که مهم است و از محکمات اولیه بازی کردن است ولی، مهمتر از آرایش فردی- چه به شکل ترکیبهای فرادی و یا در قالب ترکیبهای گروهی- آنچه که جوهره اصلی ماهیت بازی هر تیم را شکل میدهد و آنجا که یک تیم شکل واقعی به خود میگیرد، نحوه حرکت، فضای حرکت و میزان حرکت است! عملی که با علم به عمل سر و شکل واقعی پیدا میکند!
توجه به حرکتهای قبل از حرکت! و دانستن مسیر و سرعت حرکت بعد از حرکت! و حرکت به منظور ایجاد امواج حرکت! حرکاتی هم دائم و هم مستدام! حرکاتی هم جوهری و هم سطحی! باید دید، استقلال در این دوایر، چگونه و با کدام اصول «باید»ی و کدام اصول «نباید»ی وارد دستور کار بازی مورد نظرش میکند!
همه مدعیان لیگ برتر
استقلال، تنها نیست! استقلال، یکهسوار و تکسوار عرصه انتخاب و گزینش یک یا چند شیوه کمال یافته و ماهرانه از حرکت به اجرا درآمده نیست! تیمهای پرشمار دیگری باید از همین راه بروند! راهی برای انتخاب ارجح! راهی برای گزینش اصلح! راهی برای بقا!
سپاهان، به شیوه دلخواه حرکتیاش، کاملاً دست یافته است: ... تکیه زدن به حرکات پرتکرار «کیروش استنلی»! محور اصلی سپاهان همین است! ساده و در عین حال غامض! آسان و خیلی دشوار! جمع اضداد! تکنیک را در خدمت «توانستن»های اجراشونده قرار دادن! دنبال ادا و اصول نرفتن!
کالدرون هم سبک خودویژهاش را دارد! سرعت بالا، در تغییر حالت، از دفاع به حمله! هیچ تیمی، چون پرسپولیس، هیچ تیمی، چون مردان کالدرون، از دفاع به حمله برنمیگردد! گرایش عملی و چرخش اجرایی پرسپولیس کمنظیر است! سرعت حداکثری، ولی نه سرعت خشک و خالی! سرعتی توأمان با تغییر بازی، از دفاع به حمله! غالباً با ۳، ۴ پاس! حملههای ناگهانی! ضد حملههای نافذ!
استقلال، دنبال شیوه و روشی مخصوص به خود است، سپاهان و پرسپولیس، در پی ایجاد تنوع در عملیات آغازگر و پایاندهندهاند!
پازل حرکتی، حرکت پازلی
تیم یحیی، نشان و امضای مسجلی دارد! یحیی پرسینگ و فشار و محاصره حریف را صاحب اولویت میداند! تراکتور- تراکتوری که حالا دیگر «فکرش» را از سر ساکت الهامی دریافت میکند- ذره، ذره دارد فوتبالش را میسازد! نفت آبادان خوبتر از سه چهارم تیمهای لیگ، بازی چشمبستهای را پیاده میکند! نفت آبادان، دارد لذت آبادانی بازی کردن را- نمایشی و هنری و تکنیکی بازی کردن را، توپدوستی را و با توپ نرد عشق باختن را- بسیار ماهرانه بلد شده است! فوتبالی که بر پایه و اساس دانستگی پیش میرود! فوتبالی که «دیم» نیست و حتی خود به خودی هم نیست!
از اصل حرف و از حرف اصلی که میخواستیم مطرح کنیم دور نشویم! فرهاد مجیدی چگونه با استقلال بازی میکند؟ به بازی اهمیت میدهد یا بازیکن را کلید فوتبالش قرار میدهد؟ یارگیریهای فرهاد که جسته، گریخته در حال لو رفتن است، ما را با یک مربی «بازیکنمحور» روبهرو میکند! فرهاد مربی با فرهاد بازیکن، تفاوتهایی در عمل خواهد داشت!
خصلتهای بارز فرهاد
استقلال، یکسری عادات قابل توسعه و رشدیابنده- ضرورتاً رشدیابنده- دارد! در تیم استقلال، همه نفرات به همهکار دست میزنند!
توجه کنید: در استقلال، مهدی قائدی همهجوره گل میزند، هم با مهارتهای تکنیکی، هم با مهارتهای حرکتی!
این ویژگیها را، در نحوه گل زدن دیاباته هم دیدهایم که به بازی پا به توپ، معنای بازتر و مفهوم گستردهتری داده است!
در تیم استقلال، علی کریمی، از وسط زمین و از راه دور- و گهگاه راه نزدیک- گل میزند! وریا هم برای استقلال گل زده است! دانشگر، عارف و روزبه چشمی، میلیچ شوتزن نیز عناصر تمامکنندهاند! در تیم فرهاد اوضاع از چه قرار خواهد شد؟ در تیم فرهاد، فرشید اسماعیلی و سپس داریوش شجاعیان چگونه به بازی گرفته میشوند؟
سرودهای فرهاد، از این به بعد شروع خواهد شد! دردسرهای مربیگری در تیم استقلال، اتفاقاً دانش بسیار میخواهد تا به حداقل برسد! خصلتی که خیال میکنیم فرهاد و نامجومطلق، از آن برخوردارند!