فردا ، بازگشت طرح از تاریکخانه کمیسیون به صحن علنی، قفل اضطراب عمومی را باز می کند؟

فاضل میبدی : با استدلال صیانتی ها، مجلس هم باید تعطیل شود

الان قشر جوان ما به خودش می‌گوید٬ حاکمیت به من شغل٬ امکان تحصیل در شرایط مناسب و ... را نداده و با این وجود اینترنت را هم می‌خواهد از من بگیرد. خب!‌ در این حالت چطور توقع داریم اعتماد کند و به آینده امید داشته باشد؟

فاضل میبدی : با استدلال صیانتی ها، مجلس هم باید تعطیل شود

به گزارش مملکت آنلاین، فراز و نشیب طرح صیانت و نگرانی افکارعمومی از احتمال تصویب آن ، به گونه ای بود که در میان انبوه چالش های ریز و درشت کشور ، جایی ویژه برای خود باز کرد ، به نحوی که برخی از کارشناسان در توصیف سال سپری شده با تعبیر «سالی که با دلهره صیانت به سر شد»، یاد می کنند.

اما داستان تمامی ندارد ، همزمان با اولین جلسه مجلس در سال جدید ، امروز ، جلال رشیدی کوچی، عضو کمیسیون مشترک بررسی طرح صیانت اعلام کرد:««‌فردا ( سه شنبه)  صبح، درخواست ۱۸۵ نماینده مجلس مبنی بر بازگرداندن طرح ‎صیانت از کمیسیون مشترک به صحن علنی مجلس را تقدیم هیات رئیسه خواهم کرد. طبق آئین نامه این تقاضا در همان جلسه اعلام و در جلسه بعد طبق ماده ۱۶۵ آیین نامه رسیدگی خواهد شد.».

به این ترتیب ، فردا را می توان روز سرنوشت ساز طرح صیانت نامید و عجیب آنکه این طرح چالش برانگیز باوجود مخالفت های مردم ، کارشناسان و حتی موضع منفی مستقیم و غیرمستقیم مقامات ارشد مجلس و دولت همچنان به مدد پیگیری تعداد کم شماری از نمایندگان که قطعا ، از حمایت های پشت پرده خارج بهارستان برخوردارند، همچنان برای تصویب آن تلاش می کنند و عجیب تر آنکه مخالفان اکثریتی صیانت ، در انفعال کامل نظاره گر شوک وارد کردن پیاپی آنان به افککار عمومی هستند و در شرایطی که مردم تحت فشار ، بیش از هر زمان دیگری نیازمند آرامش و یا لااقل ، برهم نخوردن آرامش هستند، افکار عمومی را حتی با توهین های آشکار ، عصبی و خشمگین می کنند.

نتیجه هماوردی شگفت انگیز اقلیتی محض با اکثریتی قاطع ، اگر دست غیبی به یاری صیانت کاران نیاید ، شاید فردا با خروج طرح از تاریکخانه کمیسیون  و بازگشت آن به صحن علنی تا حدودی ، فرچام صیانت مشخص و قفل اضطراب عمومی باز شود. اما انگیزه طراحان و حامیان طرح صیانت چیست و تصویب و اجرای آن چه پیامدهایی خواهد داشت؟ محمدتقی فاضل میبدی در گفت و گویی به بررسی موضوع پرداخته است : 

اصرار به طرح صیانت در شرایطی که گرفتاری‌های موجود، اعتماد عمومی را روز به روز کمرنگ‌تر کرده است چه دلیل‌ یا دلیل‌هایی می‌تواند داشته باشد؟

من بر این باورم٬ طراحان این طرح نه جامعه را درست شناخته اند و نه شناختی از شرایط روزگار دارند. یعنی هر اگر کسی حتی کمترین آگاهی‌ای از وضع موجود داشته باشد٬ امکان ندارد به چنین تصمیم‌هایی حتی فکر کند ، چه برسد که مجدانه برای اجرای آن تلاش کند. در واقع ، وقتی زندگی مردم٬ کار مردم و حتی شاید سرنوشت فردی و اجتماعی عامه مردم به اینترنت پیوند خورده. پرداختن به  موضوع محدودسازی و مسدودسازی فضای مجازی با هیچ معیاری ، قابل توجیه نیست.

کارشناسان هشدار داده اند که طرح هایی از این جنس به شکاف ملت و حاکمیت دامن می زند ...

دقیقا همینطور است. البته این کارهای عجیب و غریب ،  پیشینه و مشابه تاریخی زیادی دارد. مثلا ، ۱۵۰ سال پیش عده‌ای حتی با برق هم مخالفت می‌کردند و آن را حرام می‌دانستند .  بعدها ، تلفن و ... را غیرشرعی می‌دانستند . در واقع  متججران،  به رویارویی با مصالح عمومی عادت دارند و  الان هم شبکه‌های مجازی را هدف حملات خود قرار داده‌اند.

البته شکی نیست، بعضی از محتواها و فیلم‌های موجود در شبکه‌های مجازی، زیبنده نیست و حتی زننده هستند. اما این دلیل نمی‌شود به تاثیر این فضا در زندگی مردم بی‌توجهی کنیم و تصمیم به تعطیلی آن بگیریم. اگر با این منطق  واستدلال با پدیده ها برخورد کنیم ،حتی مجلس هم باید تعطیل شود.چون ممکن است مجلسی ها قوانینی مغایر منافع مردم تصویب کنند !  اگر چنین منطقی پسندیده نیست که قطعا نیست ، چرا باید به جای راهکاریابی برای مشکلات فضای مجازی ، مردم را از کل مزیت های پرشمار این فضا مجروم کنیم ؟

تعطیل کردن هر چیزی با این بهانه که ممکن است٬ ضرری داشته باشد قطعا خلاف عقل است. تاکید می‌کنم٬‌ اصلا اینطور نیست که ۱۰۰درصد آنچه در شبکه مجازی است٬ برای مردم سود داشته باشد٬ اما به طور حتم مردم به این فضا احتیاجی مبرم دارند. از همه مهمتر اینکه تعطیلی شبکه‌های مجازی به نوعی خلاف اندیشیدن است و استبداد فکر به وجود می‌آورد. برای اینکه محققین امروز در دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها عمده ابزار کارشان ارتباط با جهان بیرون است.

5680942

پیش از این ، تندروهایی با برجام هم مخالفت می‌کردند. اما اکنون که دولت اصولگرا مستقر شده ، مصلحت کشور را در پیگیری احیای برجام دیده و با عزم جزم ، مذاکرات و توافق را در دستور کار قرار داده اند. علت این پافشاری برای پیشبرد اقدامات ضدمنافع ملی و خلاف اراده مردم چیست؟ 

به نکته خوبی اشاره کردید. گروهی از همسویان با طراحان و حامیان صیانت ، تحرکاتی جدی علیه برجام داشتند  که نتیجه کارهای‌شان این شد که مردم ، روز به روز بیشتر به «چه کنم٬ چه کنم» بیفتند. در واقع ، افراطیون فقط اهداف جناحی را مهم می‌دانند و برای اینکه دولت روحانی به واسطه توافق هسته‌ای اعتبار بالایی به دست نیاورد٬ سر راه این موضوع بسیار مهم ، سنگ‌اندازی کردند. تندروها ، هیچ‌وقت دنبال منافع ملی نبودند و شرایط دشوار زندگی مردم برای‌ آنان، اصلا اهمیتی ندارد.

تشخیص هزینه‌سازی این نوع تحرکات دشوار نیست. چطور می‌شود مانعی پیش روی‌شان گذاشته نمی‌شود؟

متاسفانه، بخش هاییی از نهادهای قدرت با افراطی‌ها همراهی می‌کنند.به همین دلیل تندروها، آزادانه به کارهای خود ادامه می‌دهند. تا به حال در این کشور اتفاق‌های ضرررسان زیادی انجام شده است. به عنوان مثال حمله به سفارت‌های انگلیس و عربستان که هر دو از کشورهای مهم در جوزه دیپلماسی هستند. چالش بزرگی که این  2 اقدام افراطی ها به دیپلماسی و کشورمان تجمیل کرد، برای هیچ کس پوشیده نیست. اما برخورد خاصی با مهاجمان تندرو نشد. خب!  در چنین وضعیتی ، طبیعی است افکارعمومی ، یقین کنند که لایه های از قدرت ، حامی تندروها هستند و به همین دلیل آنان همچنان با جسارت تمام ، خسارت می‌زنند. 

سئوالم را تکرار می‌کنم. ریشه‌یابی این حرکات خیلی سخت است؟

اصلا! سیستم به راحتی می‌تواند ریشه افراطی‌گری‌ها را شناسایی کرده و تندروها را خلع سلاح کند. بنابراین دوباره می‌گویم٬ بخشی از نهادهای قدرت با این خرابکاران همکاری می‌کنند.

چقدر احتمال دارد این تحرکات سهوی و از روی کج‌فهمی باشد؟

کج‌فهمی و خرابکاری تعمدی دو لبه یک قیچی هستند. یعنی ممکن است کسانی که دنبال منافع شخصی هستند٬ جاهل هم باشند. اما منشاء‌ خرابکاری‌ها چیزی جز منفعت طلبی و سودپرستی فردی و جناحی نیست.

تاثیر  چنین اقداماتی در مناسبات بین ملت و حاکمیت چیست ؟

الان قشر جوان ما به خودش می‌گوید٬ حاکمیت به من شغل٬ امکان تحصیل در شرایط مناسب و ... را نداده و با این وجود اینترنت را هم می‌خواهد از من بگیرد. خب!‌ در این حالت چطور توقع داریم اعتماد کند و به آینده امید داشته باشد؟ به همین دلیل حاکمیت باید همه هم‌وغم‌اش  را به کار بگیرد تا شاید به طریقی رفتارهای متناقض با آسایش مردم را خنثی کند. از این نگاه ، کنار گذاشتن طرح صیانت ، به نفع حاکمیت هم هست.

انتهای پیام/

نویسنده: سعید شمس

ارسال نظر