جواد خواجوی: اینفلوئنسر نیستم، مجبور شدم به اینستاگرام بروم
جواد خواجوی ضمن بیان اینکه اگر هزار میلیون مخاطب هم در اینستاگرام داشته باشم، ارزشش به اندازه تلویزیون نیست، گفت: خودم را اصلا یک اینفلوئنسر یا اینستاگرامی نمیدانم. اگر یکی الان بگوید که تو از اینستاگرام آمدی و بازیگر شدی، نمیتوانم این را بپذیرم چراکه من به خاطر بیکار بودن و فضای کم کار، از تئاتر به اینستاگرام آمدم. به این خاطر که کسی من را نمیشناخت و به من کار نمیدادند.
خواجوی درباره روند معروف شدن از پایان سربازی خود تا امروز که در سریال «سرباز» به ایفای نقش پرداخته و بیش از دو میلیون فالوئر در اینستاگرام دارد، گفت: رشته تحصیلی من سینما بود و چندین سال دستیاری و تدوین کردهام. همچنین بعد از مدتی از دانشگاه انصراف دادم و تئاتر خواندم. به طور کل من زندگی عجیب و غریبی داشتم. وقتی تصمیم گرفتم که به سربازی بروم، خیلی اتفاقات در زندگیام رخ داده بود و خیلی ریلکس در حال زندگی کردن بودم. در انتخابم برای رفتن به سربازی خیلی فکر کردم و در نهایت تصمیم گرفتم که با وجود این شرایط به خدمت بروم. در طول خدمت اصلا شناخته شده نبودم ولی به نویسندگی و بازیگری فکر میکردم و تمام تلاشم در جهت این بود که بتوانم کار کنم.
وی ادامه داد: با این حس به سمت سربازی رفتم. چون من آدم فرار کردن نبوده و نیستم؛ چون این کار را بلد نیستم و فکر میکنم این کار بالاخره یک جا به شما ضربه میزند. برای همین از ابتدا گفتم که باید بهترین سرباز پادگان و بهترین آدم آن محیط باشم تا بتوانم در آن نفس بکشم. از طرفی شخصا وقتی کار کنم و بالادستیام از من راضی باشد، خودم خیالم راحتتر است. به این ترتیب با این آمادگی وارد سربازی شدم و دو ماه اول خدمت را در خاش گذراندم. فکر میکنم تنها کسی هستم که آنجا تئاتر کار کردم و هنوز فیلمهای آن را دارم و شخصا خیلی از این موضوع خوشحالم. چراکه دو هزار نفر تماشاچی اجراهایم بودند. هنوز در زندگی اجرایی نکردهام که دو هزار تماشاگر داشته باشد و این تجربه بسیار زیبایی بود که برایم به شدت ارزشمند است.
این بازیگر در ادامه بیان کرد: بعد از آن به پادگانی در تهران آمدم که وضعیت آن خیلی بدتر از خاش بود. چراکه چهار پنج ماه یک شب در میان نگهبانی دادم و خیلی اذیت شدم ولی بالاخره توانستم آنجا نیز برنامهای بسازم و خودم را ثابت کنم. از آن به بعد در روند برنامهسازی قرار گرفتم. سربازی برای من یک تجربهای بود که بتوانم مطرح شدن در یک محیط را تجربه کنم. چراکه در محیط پادگان من را میشناختند و به نوعی سلبریتی پادگان بودم که قدمی بود برای تجربه کردن این مدل زندگی. به نوعی در یک دنیای کوچکتر شناخته شدن را تجربه کردم.
خواجوی در ادامه اظهار داشت: بعد از سربازی شروع به کار کردن در مشهد کردم. به نوعی تئاتر کار میکردم و در فیلمها دستیار بودم. در واقع خیلی اتفاقی یک روز صفحه اینستاگرامم را از خصوصی به عمومی تبدیل کردم و یک انفجار در زندگیام رخ داد. به صورتی که در شش ماه به صورت خیلی طوفانی یک میلیون فالوئر جذب کردم و روزنامهها، تلویزیون، رسانهها درباره این پدیده صحبت میکردند که البته برای من خیلی عجیب و غریب نبود. چراکه این زندگی روتین من بود. به این ترتیب متوجه شدم که هرچه بیشتر خودم باشم خیلی جذابتر هستم و از آن به بعد سعی کردم بیشتر خودم باشم.
وی درباره بازی در سریال «سرباز» نیز توضیح داد: مهر ۹۶ سربازیام تمام شد و خرداد ۹۷ برای بازی در سریال سرباز قرارداد بستم، یعنی بعد از چند ماه دوباره لباس سربازی پوشیدم. پروژه سرباز برای من پروژه شریفی بود، به خاطر گذشتهای که عوامل این کار داشتند و پروژههایی که تا آن زمان تولید کرده بودند. به نوعی حمید نعمتالله، هادی مقدمدوست در این پروژه حضور داشتند و من هم در موقعیتی از زندگی بودم که هر نقشی به من میدادند قبول میکردم، چون آن زمان که قرارداد بستم هنوز خیلی من را نمیشناختند و از همین جهت کار کردن در این پروژه برایم ارزشمند بود.
بازیگر سریال سرباز درباره نقشی که در این مجموعه بازی کرده نیز توضیح داد: ابتدا برای ۱۵ جلسه با این سریال قرارداد بسته بودم ولی به خاطر ارتباط خوبی که بین من و کارگردان سریال ایجاد شد، در حین کار نقش من اضافه و اضافهتر شد. برای این پروژه پول یک استوری در صفحهام را به من دادند. یعنی میخواهم بگویم پولی نگرفتم ولی حضور در آن برایم جذاب بود. در نهایت من از این کار به عنوان یک پروژه شریف یاد میکنم. حال ممکن است نظر مخاطبان متفاوت باشد.
وی افزود: در روزی که برای نشست خبری سریال به ۱۶۲ آمده بودم، نظرات خوبی درباره سریال شنیدم. دلیل آن این است که کسانی که برای سریال سرباز با ۱۶۲ تماس میگیرند و میخواهند نظر خود را بدهند، مخاطب این سریال بودند. کسانی که در اینستاگرام نظر میدهند مخاطب این سریال نیستند؛ آنها آدمهای آنجا هستند. در کل از بودن در مجموعه «سرباز» راضی هستم و این کار را دوست دارم. به طور کل رسانه و تلویزیون را دوست دارم و چیزی است که از بچگی به آن نگاه میکردم و از ابتدا علاقهمند بودم که این کار را انجام دهم. اگر در اینستاگرام هزار میلیون مخاطب هم داشته باشم، ارزشش برای من اندازه تلویزیون نیست. تلویزیون برای من بسیار ارزشمند است.
به تازگی اخباری منتشر شده که علی صبوری استندآپ کمدین «خندوانه» و یکی از چهرههای معروف اینستاگرام که این شبها برای اولین بار به عنوان بازیگر در سریال «آخر خط» ظاهر شده است، برای حضور در این سریال تعهد ۱۰ ساله به صداوسیما داده تا همه فعالیتهایش بهخصوص در فضای مجازی با اجازه مدیران سازمان صداوسیما باشد.
خواجوی در پاسخ به این پرسش که آیا برای فعالیت در تلویزیون چنین تعهدی داده است، بیان کرد: اصلا از این اتفاق خبر ندارم و شخصا نمیدانم که چنین چیزی هست یا نه. ولی واقعا تاکنون اگر یک وقتی تماسی هم با من داشتند یا صحبتی شده، همیشه به قصد تشکر بوده است. چراکه من خودم خط قرمزهایی دارم که شاید صداوسیما هم نداشته باشد. فضای صفحه من در اینستاگرام نیز کاملا خانوادگی است. چون پدر و مادر خودم هم در آن صفحه هستند و نمیتوانم یک چیزهایی را زیر پا بگذارم.
وی ادامه داد: من خودم را اصلا یک اینفلوئنسر یا اینستاگرامی نمیدانم. چون من این نبودم. اگر یکی الان بگوید که تو از اینستاگرام آمدی و بازیگر شدی، نمیتوانم این را بپذیرم. من به خاطر بیکار بودن و فضای کم کار، از تئاتر به اینستاگرام آمدم. به این خاطر که کسی من را نمیشناخت و به من کار نمیدادند. اکنون هم در اینستاگرام کم کار میکنم، هم به طور کل کم کار هستم. به هر ترتیب فیلمهای سینمایی و مجموعههای تلویزیونی به من پیشنهاد میشود اما دلیلی ندارد که همه آنها را قبول کنم. شخصا سعی میکنم روند بازیگریام با روند اینستاگرامم متفاوت باشد.
این بازیگر در ادامه بیان کرد: به همین دلیل اگر اکنون به من نقش مشهدی پیشنهاد شود آن را قبول نمیکنم. فقط یک سریال به من پیشنهاد شده که چون در مشهد ساخته میشود و تمام کاراکترهای آن مشهدی هستند، منطق دارد که من هم مشهدی باشم. چراکه اگر این سریال پخش شود، مشهدیها میگویند چرا در این سریال که مشهدی است حضور نداری؟ به نوعی آنجا مشهدیها توقع دارند که من باشم و من هم هستم ولی در سینما و تئاتر دلیل ندارد که مشهدی حرف بزنم. بازیگری روند خودش را دارد که به آن علاقه دارم و در موردش مطالعه کردهام، نمیگویم تخصص کامل دارم ولی چیزی است که تلاش کردم تا بلدش باشم.
خواجوی ادامه داد: در همان سربازی، سر همه نگهبانیهایی که داشتم، یک کتاب زیر بغلم بود. به نوعی تمام کتابهایی که در زندگی خواندهام را در دوران سربازی خواندم. چراکه در آن فضا بیکار بودم و سعی کردم از آن استفاده کنم، پس کتاب خواندم. من سعی کردم در هر محیطی که هستم بهترین آن محیط باشم. به طور کل اگر سعی کنید که همیشه خوب آن محیطی که هستید باشید، خیلی اتفاق قشنگی رخ میدهد. به هر ترتیب هر کسی دوست دارد که در کار خودش بهترین نفر باشد. وقتی به دانشگاه میروید، دوست دارید که بهترین دانشجو باشید، در سربازی نیز به همین صورت است.
وی در پایان گفت: سربازی اجبار بوده و به نوعی به شما تحمیل شده است، پس چه بهتر که درست آن را انجام دهیم. یکی روحیه آن را دارد و یکی نه. یکی هم میگوید اصلا جای من اینجا نیست و نمیخواهم خدمت کنم. آن هم قابل درک و پذیرش است. من به صورتی بزرگ شدم که اخلاقم این است، نه من خوبم نه آن فرد دیگر و نه بالعکس. هرکداممان به اندازه خودمان یک سهمی از زندگی داریم و آن این بود که هر طور دلمان میخواهد زندگی کنیم. یکی دوست دارد فرار کند یکی نه ولی هر دو آنها حق دارند.