روایت مهوش وقاری از رفتار توهینآمیز عوامل یک سریال تلویزیونی
مهوش وقاری این روزها بهدلیل بیماری محسن قاضیمرادی که بهتعبیرش این روزها حال خوبی ندارد از رفتار زننده تلویزیونیها رنج میبرد و گلایه میکند: چرا عوامل سریال «حکایتهای کمال» با او قرارداد میبندند و زنگ میزنند آماده باشیم اما خبری نمیشود؟
به گزارش مملکتآنلاین، مدت زیادی است بهخاطر نگهداری از همسرش او را نه در قاب تلویزیون و نه در پرده نقرهای سینما نمیبینیم؛ زن و شوهری که همیشه یک پایشان در سریالهای تلویزیون و سینما بود و شاهدِ آن نوستالژیهای سریالی و سینمایی است. البته یادگاری "محسن قاضیمرادی" همسرش را تلویزیون روز جمعه در قالب پخش فیلم سینمایی "سوغات فرنگ" نشان میدهد و البته همسرش "مهوش وقاری" هم در این فیلم سینمایی حضور دارد.
مدت زیادی است پارکینسون باعث شده تا محسن قاضیمرادی نتواند همچون گذشته با صلابت جلوی دوربین قرار بگیرد و روی ویلچر مینشیند؛ البته با این وضعیت هم گاهی نقش میپذیرد؛ نمونه بارز آن سریال هیولای مهران مدیری بود که خیلی خانوادهاش خصوصاً همسرش مهوش وقاری رضایت ندارند و دوست ندارند قاضیمرادی اینطور یادگاری بماند، مردی که قادر به راه رفتن و تحرک زیاد نیست و نمیتواند حرف بزند و مهوش وقاری میگوید: بهسختی متوجه میشویم چه میگوید.
مهوش وقاری درباره آخرین وضعیت محسن قاضیمرادی همسرش گفت: دلم نمیآید بگویم اما حال محسن قاضیمرادی خوب نیست و شرایط خوبی ندارد.
او درباره کمکاریاش در سینما و تلویزیون، گفت: خودم خیلی دوست دارم کار کنم و عشقمان بازیگری است؛ اما متأسفانه خیلی بهندرت این اتفاق افتاده است، چون دلم نیامده نگهداری محسن را به کسی واگذار کنم، تمام کارهایش توسط دیگران انجام میشود و خودش قادر به انجام کاری نیست.
وقاری در پاسخ به این سؤال که باز هم کاری مثل هیولا با آن شکل و شمایل پیش بیاید اجازه میدهید محسن قاضیمرادی جلوی آن دوربین قرار بگیرد؟، گفت: باور کنید که هر کاری میخواهد شروع شود از من پیگیر میشوند که محسن قاضیمرادی حالش چطور است و میتواند جلوی دوربین قرار بگیرد؟؛ همه حرفها زده میشود و البته خوشایند من و خانوادهام نیست که او با این شکل و شمایل و شرایط جلوی دوربین برود. دلم نمیخواهد این روزهای محسن قاضی مرادی یادگاری بماند.
او تأکید کرد: محسن قاضیمرادی ۶ ماه و نیم در سریال هیولا مشغول کار بود اما با او قرارداد سهماهه بستند و برای همان سه ماه پول پرداخت کردند.
وقاری به کملطفیها اشاره کرد و گفت: کارهایی بهندرت پیشنهاد میشود اما احساس میکنند حالا که میخواهیم باشیم آنقدر پیشنهاد مالی ضعیف و نقشهای کوتاه پیشنهاد میکنند که به من برمیخورد! مثلاً سه ماه کار کنید فلان قدر بگیرید!، میگوییم چرا آنقدر ناچیز! میگویند میتوانیم فشرده بگیریم اما شما نمیتوانید باشید، آنقدر میلیارد بودجهمان است و فلان بازیگرها و عوامل را داریم.
وی در پاسخ به این سؤال که این رفتارهای زننده بیشتر متوجه سینما است یا تلویزیون، تصریح کرد: تلویزیون بوده است؛ یک قدری توهینآمیز میشود و آدم دوست ندارد کار کند. وقتی هم همان کارها پخش میشوند آدم به این نتیجه میرسد چیزی را از دست نداده است. این روزها سریالی پخش میشود بهنام حکایتهای کمال؛ یک سال با آنها قرارداد داشتم و نمیدانستم کار چهچیزی از آب دربیاید. هر دو سه ماه یک دفعه زنگ زدند پسفردا کار است، و خبری نشد و بهیکباره دیدم از تلویزیون پخش شده است، دیدم هیچ چیزی از دست ندادم و گفتم شاید شانس بوده است.
این بازیگر سینما و تلویزیون با انتقاد از رفتارهای ناراحتکننده سریال حکایتهای کمال، گفت: قرارداد داشتم و هر دو سه ماه یکدفعه زنگ میزدند الآن نوبت تو رسیده و پسفردا باید کار کنی و فردا کار دارید، و میرفتند خبری از آنها نمیشد. هیچکس زنگ نمیزد؛ چون کار اپیزود اپیزود بود. کار که تمام شد به من گفتند دیدیم شما کار دارید و گرفتارید به شما نگفتیم؛ واقعاً تن من را لرزاندند و نمیدانم چرا این حالت مد شده است؛ زنگ میزنند و فیلمنامه ارسال میکنند اما در ادامه خبری نمیشود.
او اشاره به شروع کارش با یک فیلم سینمایی گفت: الآن کار سینمایی بهنام چی فکر میکردیم و چی شد پیشنهاد شده و نقش کوتاهی دارم. قرارداد دارم و بیست و چهارم آبانماه انشاءالله جلوی دوربین قرار میگیرم. نقش کوتاهی دارم که مادر یک فرد زندانی است و فکر میکنم به سه تا سکانس میرسد.