دفاع فراستی و مخالفت فهیم با فیلم «دوزیست»
مسعود فراستی، شخصیتپردازی جواد عزتی و کارکتر دختر پناه آورده به خانه و نوع رابطه عزتی به دوستانش را از نقاط قوت فیلم دو زیست دانستند اما محمدتقی فهیم معتقد است فیلم نمیتواند شخصیت پردازی کند، روابط نامکشوف و پایان فیلم هم اخته و خنثی است.
به گزارش مملکتآنلاین، دقایقی از برنامه جمعه شب (۱۸ بهمن) برنامه هفت به نقد و بررسی فیلم «دوزیست» اختصاص داشت.
محمد تقی فهیم در ابتدای این بحث گفت: «وقتی اسم برزو نیک نژاد میآید به لحاظ سرگرمیسازی بالا میرود چون چند کار تلویزیونی کرده است و ما هم انتظار داریم فیلمی ببینیم که سرگرم شویم.»
وی با بیان اینکه فیلم دوزیست هم در راستای کارهای قبلی اوست، گفت: «این فیلم مانند مثل زاپاس که مسعود فراستی در برنامه هفت از آن دفاع کرد. افتتاحیه فیلم هم این نوید را میدهد و یک طنازیها و شوخیهایی میشود اما یک افتراقی هم دارد و اگر کسی بتواند اینگونه سینما دربیاورد خیلی خوب است.»
روابط آدمها در سطح باقی میماند
این منتقد سینما با بیان اینکه در میانه فیلم اتفاقاتی میافتد که باعث افت فیلم میشود، افزود: «فیلم در وسط این جشن باید این افراد را به ما بشناساند اما این روابط خیلی نامکشوف است و ما دلیل آن را نمیدانیم. وقتی از مکانی صحبت میکنیم که بیانگر یک طبقهای از افراد است، افراد باید ماهیت خاص متناسب با محیط را داشته باشند اما وقتی آدمهایی که بیگانه با آن محیط هستند باید به مخاطب گفته شود معلوم نیست چرا اینها برای چه به اینجا آمدهاند.»
وی با تاکید بر اینکه برای همین هر چقدر جلوتر میرود روابط ساختگی بیشتر میشود، گفت: «این روابط در سطح باقی میماند و وقتی در کلام حرفهایی گفته میشود میبینیم چقدر حرفهای مهمی میزند. وقتی میخواهد ما را به این سمت ببرد که آدمها ذاتشان خراب است و میگوید قورباغه هر چقدر در آب تمیز باشد ذاتش کثیف است. شما باید در درام به ما نشان دهید که چرا آدمها ذاتا بد هستند.»
فیلمساز دچار پارادوکس فکری است و شخصیتها خوب پرداخت نشده است
فهیم تصریح کرد: «فیلمساز به شدت دچار پارادوکسهای تفکری است و مخاطب در جایی از شخصیتها خوشش میآید و تا حدودی کاراکتر سعید پورصمیمی جالب است اما این به دلیل طنازی و نوع بیان شیرین خود بازیگر است اما آدمهای دیگر فیلم ظرفیت ایجاد همذاد پنداری ندارد. مابهازای آنها که در جامعه وجود دارد اما به دلیل اینکه به خوبی به آنها پرداخت نشده است واقعا با آنها نمیتوانیم ارتباط بگیریم.»
وی با بیان اینکه از انتقامی که از شخصیت منفی فیلم گرفته میشود خوشحال نمیشویم، چون فیلمساز نتوانسته این شخصیت را بپروراند گفت: «فیلم لحظات خوبی هم دارد که از سینمای اجتماعی گذشته میآید اما این لحظات کافی نیست و من را اقناع نمیکند و تبدیل به نمایش نمیشود. یک پایان اخته و خنثی داریم و صرفا با آدمهایی روبرو میشویم که در یک هچلی افتاده اند و نمیتوانند از آن بیرون بیایند.»
فراستی: «دوزیست» فیلمی نزدیک به خوب است
در ادامه برنامه مسعود فراستی با بیان اینکه من به کلی نظرم برعکس است، گفت: «به نظرم فیلم نزدیک به فیلم خوب است و فیلم یک کار خیلی خاصی میکند که در سینمای ایران کم سابقه است و از پس آن برمیآید.»
وی افزود: «همه آدمهای خانه برای یک قشر از طبقه پایین شهری هستند و آدم اصلی عزتی است که عکاس است و متاسفانه عکاسیاش را نمیبینیم و کاش میدیدیم. جمشیدی که علاف است و حجازی فر هم قفل برای دزدی میسازد اما سه رابطه را نشان میدهد و بعد از مدتها رابطه رفاقت مردانه میبینیم و عزتی از پس نقش برمیآید و به نظرم عزتی بازی قابل قبولی دارد.»
این منتقد سینما تصریح کرد: «عزتی مدتی از بازی با بازی در فیلمهای ما همه با هم هستیم و هزارپا و ماجرای نیمروز.... از بازی خودش دور شد بود اما این فیلم اصلا عزتی بد نیست و کاری میکند که با گذشتهای که من میپسندم مانند فیلمهای اولیه عزتی که کمدیهای کوچک سرپایی داشت و عزتی در آن فیلمها خیلی خوب بود.»
وی ادامه داد: «عزتی به نظرم نقش را در میآورد و رفاقت را میرساند. رابطه عزتی با جمشیدی و حجازیفر تا حدود زیادی در میآید و رابطهاش با پسیانی در ابتدا مبهم است اما آهسته آهسته مشخص میشود.»
ورود دختر به فیلم عالی است
فراستی با بیان اینکه ورود دختر به فیلم عالی است، تصریح کرد: «خیلی جدی بگویم، خیلی وقت است که یک دختر اینطوری در فیلمها ندیدم. دختری که از لحظه اول مستاصل است و ترسان است. ترس و استیصال در بازیاش تا اواخر فیلم وجد دارد و چقدر لازمه این شخصیت است که از خانه بیرون زده و باردار است. هم ترس و استیصال دارد و هم حجب و حیا. دختر در بازی خیلی خوب است و در شخصیت پردازی هم خوب است.»
وی اظهارداشت: «از اینجا به بعد دیگر رابطه این شخصیتها با دختر است. در ابتدا جمشیدی میخواهد ارتباط برقرار کند و بعد حجازیفر. در این شخصیتها شخصیت حجازیفر کمتر از همه درمیآید. شوخیها و قفلبازیهایش را میفهمیم و خوب است اما شخصیت برای ما شفاف نمیشود.»
فراستی ادامه داد: «رابطه عزتی با این دختر به طور خیلی معرفتی جنوب شهری شکل میگیرد. دختر خودکشی میکند و صحنههایی که کمک میکند و بعد که عزتی در دعوا زخمی میشود و عمل و عکسالعمل دختر من را یاد فیلم ریش قرمز کوروساوا میاندازد. خودکشی و یخ گذاشتن خیلی درست بدون اینکه نه دختر و نه عزتی نماهای اروتیک پیدا کنند و این خوب است.»
این منتقد سینما گفت: «من تا اینجا مشکل ندارم اما آخر فیلم خراب میکند. از کارگردان شنیدم که میخواهد سکانس آخر فیلم را تغییر دهد اما هنوز فرصت نکرده است. به او گفتم سکانس آخر برای این فیلم نیست.»