ایران یکی از مراکز اهلیسازی سیب در دنیا است/بُزها در منطقه زاگرس برای اولین بار اهلی شدهاند
تاکنون محققان تاریخچه اهلیسازی سیب را مربوط به ۴۰۰۰ سال قبل در کوههای Tien Shan آسیای مرکزی و جَد اصلی سیب تجاری دنیا را گونه وحشی سیب با نام Crabapples (M. sieversii) میدانستند، ولی نتایج مطالعات دانشگاه تربیت مدرس نشان میدهد سیبهای قفقازی رویش یافته در لرستان و کردستان ایران دارای ساختار ژنتیکی متفاوت از سیبهای تجاری دنیا است و این محققان به این نتیجه رسیدند که رویدادهای اهلیسازی در ایران نسبت به اروپا متفاوت بوده و برای اولین بار اثبات شد که ایران یکی از مراکز اهلیسازی در زمینه سیب در دنیا بوده است.
به گزارش مملکت آنلاین، دکتر حامد یوسفزاده، دانشیار دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تربیت مدرس اظهار کرد: اهلیسازی گونههای گیاهی و جانوری در طول تاریخ از حدود ۱۰ هزار سال پیش نقش مهمی در توسعه بشر و در امنیت غذایی بشر داشته است و تمدنهای اصلی بشریت در اهلیسازی گیاهان و محصولات امروزه نقش بسیار مهمی داشتهاند. اهلیسازی محصولات زراعی یکی از مهمترین دستاوردهای بشریت است. انسان با گزینش عمدی و غیر عمدی اجداد محصولات زراعی منجر به چنین تغییرات پیچیدهای در گیاهان شده است.
وی با بیان اینکه بر اساس اسناد تاریخی و علمی اهلیسازی گیاهان اولین بار در بین روخانههای دجله و فرات بینالنهرین (شامل کشورهای امروزی ایران، عراق، ترکیه و سوریه) رخ دادهاست، اظهار کرد: در آن زمانهای دور، مردم با کاشت بذر گیاهان مرغوب و مراقبت از آنها در فصل برداشت اقدام به برداشت مواد غذایی مورد نیاز خود از بذور کاشتهشده میکردند. از بین محصولاتی که سالیان دور اهلیسازی شدهاند و تاکنون ادامه داشته است، میتوان به "سیب" اشاره کرد.
یوسفزاده، سیب را محصولی محبوب در دنیا دانست که به لحاظ اقتصادی چهارمین میوه اقتصادی دنیا به شمار میرود و ادامه داد: سیب در سراسر مناطق معتدل رویش دارد و استفاده از محصولات سیب قرنها قبل از سیب تجاری امروزی، در بین مردم اوراسیا رایج بودهاست. همین محبوبیت بالای میوه سیب یکی از دلایلی است که امروزه چندین رقم خوراکی سیب را با طعم و مزههای مختلف در دنیا میتوان یافت.
به گفته وی سیبهای وحشی، یکی از منابع مهم برای اصلاح نژاد سیب تجاری و توسعه برنامههای حفاظتی هستند و استفاده مؤثر از سیب وحشی در این زمینه مستلزم درک درست و کامل روابط ژنتیکی سیبها با یکدیگر و در این بین، بررسی روابط سیبهای وحشی و محصولهای باغی سیب یکی از بهترین روشها برای توسعه برنامههای حفاظتی از سیبهای وحشی است.
دانشیار دانشگاه تربیت مدرس، خاطر نشان کرد: در سالهای اخیر، مطالعات ژنتیکی سیب، یک دید کلی از خاستگاه اصلی سیب تجاری، تاریخچه اهلی شدن، نقش انسان در گسترش سیب و همچنین ارتباط بین گونههای مختلف سیب ارائه داد. سیب تجاری دنیا امروزه با نام علمی M. domestica شناخته میشود و اصلیترین جد وحشی آن گونه M. sieversii (Lebed.) M. Roem است که در امتداد جاده ابریشم توسط انسان به غرب انتقال داده شد.
وی تاکید کرد: این گونه در همین فرآیند انتقالی در امتداد جاده ابریشم با گونههای سیب قفقازی و (L.) M. baccata در سیبری و گونه Miller M. sylvestris در اروپا ترکیب شدهاست. بنابراین سه گونه سیب قفقازی، M. sieversii و M. baccata به همراه گونه M. sylvestris از نزدیکترین گونهها به سیب تجاری امروزی هستند.
یوسفزاده معتقد است این چهار خویشاوند اصلی سیب تجاری در مناطق معتدل و اوراسیا در طیف وسیعی از رویشگاهها و شرایط اکولوژیکی پراکنده هستند و تاکنون برای بررسی تنوع و ارتباط ساختار ژنتیکی سیب تجاری با این چهار گونه از نشانگرهای مولکولی، به وفور استفاده شده است.
این محقق با تاکید بر اینکه این مطالعات، اطلاعات بسیار مفیدی در زمینه استفاده از ژرمپلاسم این گونههای وحشی برای کارهای اصلاح نژادی سیب تجاری فراهم کرده است، ادامه داد: تجزیه و تحلیلهای ژنتیک جمعیت سیبها نشان داد بیشترین تداخل ژنتیکی در بین سیبهای وحشی با سیب تجاری امروزی بعد از دوران یخبندان شروع شدهاست.
وی با بیان اینکه تاریخچه اهلیسازی سیب مربوط به ۴۰۰۰ سال قبل در کوههای Tien Shan آسیای مرکزی است و جد اصلی سیب تجاری دنیا، گونه وحشی سیب با نام Crabapples (M. sieversii) است، افزود: سه بازه زمانی اصلی در اهلی شدن نهایی سیب وجود دارد که به لحاظ زمانی، به طور گستردهای از یکدیگر جدا هستند و این سه بازه زمانی در مطالعات علمی شامل تولید سیب، اهلیسازی و گسترش و پرورش سیب میشود.
این دانشیار دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه بقایای بذر Crabapples در مرحله تولید سیب در مکانهای متعدد عصر نوسنگی در سراسر اوراسیا یافت شد، اضافه کرد: سیبها در امتداد جاده ابریشم در آسیا به اروپا از طریق کاروانهای پیاده پراکنده شدهاند. تودههای سیب وحشی در امتداد جاده ابریشم جوانه زدند و رویش پیدا کردند و هنگامی که سیبهای وحشی توسط کاروانها به خارج از آسیای مرکزی منتقل شدند، با گونههای وحشی دیگر M. baccata در سیبری، M. orientalis در قفقاز و M. sylvestris در اروپا تلاقی داده شدند.
بر اساس شواهد، طعم سیب تلاقی داده شده بسیار شیرینتر بود و از سمت غرب آسیای مرکزی کوههای قفقاز، افغانستان، ترکیه، ایران و منطقه کورسک در روسیه به سمت اروپا حرکت کردهاست.
اولین شواهد از حرکت سیبها به سمت اروپا در منطقه Sammardenchia-Cueis در شمال شرقی ایتالیا یافت شد. در این منطقه یک سیب ۳۰۰۰ ساله در قلعه ناوان در ایرلند یافت شد که نشاندهنده واردات اولیه نهال سیب از آسیای مرکزی به اروپا است. اولین تلاشها برای تولید بیشتر و ذخیرهسازی سیب شیرین، توسط یونانیها در قرن نهم پیش از میلاد گزارش شد، آنها از پیوند سیب بر روی سیبهای درختچهای استفاده کردند و در نهایت سیب را توانستند به سراسر امپراطوری خود صادر کنند.
یوسفزاده تاکید کرد: با وجود چنین اطلاعات دقیق در زمینه اهلیسازی سیب، ولی تاکنون گزارشی از نقش سیبهای قفقازی ایران در زمینه اهلیسازی سیب گزارش نشده است و همواره نقش ایران در این زمینه به عنوان یک معما باقی مانده بود. به همین دلیل، با طراحی مطالعهای در این زمینه در دانشگاه تربیتمدرس و نمونهبرداری وسیع از سیبهای وحشی و باغی در ایران و اروپا نقش ایران به عنوان یکی از تمدنهای کهن، در اهلیسازی سیب مورد مطالعه قرار گرفت.
این محقق تاکید کرد: نتایج تحقیق نشان داد، در مجموع در آسیا و اروپا، ۷ ساختار ژنتیکی متفاوت برای سیب قفقازی قابل مشاهده است که ۴ ساختار از این تعداد مختص ایران است و سیبهای قفقازی رویش یافته در دو استان "لرستان" و "کردستان" ایران هر یک دارای ساختار و تنوع ژنتیکی منحصر به فردی هستند.
وی اضافه کرد: همچنین نتایج این تحقیق نشان میدهد، سیبهای باغی رویش یافته در ایران دارای ساختار ژنتیکی متمایزی نسبت به سیب تجاری دنیا هستند و در ایران برای سیبهای باغی دو استخر ژنی متفاوت و متمایز از سیب تجاری دنیا یافت شدهاست.
این محقق دانشگاه تربیت مدرس خاطر نشان کرد: نتایج اهلیسازی نشان داد رویدادهای اهلیسازی در ایران نسبت به اروپا متفاوت بودهاست و برای اولین بار اثبات شد که ایران یکی از مراکز اهلیسازی در زمینه سیب در دنیا بوده است.
بر اساس نتایج این تحقیق اهلیسازی سیب در ایران در منطقه کردستان ایران ۸۲۶ سال پیش شروع شده است و سیبهای قفقازی کردستان به عنوان اجداد اصلی سیبهای باغی ایران معرفی شدهاند، قبلا در زمینه اهلیسازی حیوانات توسط "دالی" و همکارانش اثبات شده بود که بُزها در منطقه زاگرس برای اولین بار اهلی شدهاند که نشاندهنده وجود تمدنی کهن و باستانی در کوههای زاگرس است.
وی اظهار کرد: با این وجود بر اساس اندازهگیری پارامترهای ژنتیکی اثبات شد، استقرار زادآوری در جمعیتهای کردستان در وضعیت بحرانی قرار دارد، همچنین جمعیتهای سیب قفقازی لرستان دارای آللهای منحصر به فردی بودند که در دیگر جمعیتهای سیب قفقازی یافت نشدهاند و به همین دلیل در اولویت اول حفاظت در بین جمعیتهای ایران قرار گرفتهاند.
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس یادآور شد: در همین مطالعه اثبات شد که فرآیندهای اهلیسازی سیب که در ایران انجام شدهاست، کاملا مجزا از فرآیندهای اهلیسازی سیب تجاری دنیا بودهاست. علاوه بر این موارد اثبات شده است که قدمت سیبهای موجود در رویشگاههای توسکستان و آباسک گرگان به حدود ۴۱۸ سال پیس برمیگردد که اولین نشانههای اهلی سازی سیب در جنگلهای هیرکانی هستند.
نتایج حاصل از این تحقیق در مجله Molecular Ecology (/doi/10.1111/mec.16667) به چاپ رسیدهاست.
"کوین دالی"، از کالج ترینیتی دوبلین در ایرلند معتقد است مجموعه اطلاعات باستانشناسی و ژنتیکی که تا ۱۰هزار سال قبل در اختیار دارد، وجود اولین جمعیت محافظتشده بزها را نشان میدهد. تا پیشازاین به نظر میآمد که بزها در غرب آسیا یا شرق اروپا اهلی و رام شدهاند، ولی اکنون شواهد باستانشناسی نشانههای وجود بزها را تا سال ۸۰۰۰ قبل از میلاد ردیابی کرده است. در برخی از نقاط، بزهای نر در سنین جوانی به طور انتخابی کشته میشدند و این نشان میدهد که آنها به جای شکار در طبیعت، در قلمرو محدودی نگهداری میشدند.
"دالی" و همکارانش فسیل بزهای محافظتشده از دو مکان در کوههای زاگرس را بررسی کردند که شامل "گنج دره" (مربوط به دوره نوسنگی در کرمانشاه) و "تپه عبدالحسین" (مربوط به دوره نوسنگی در لرستان) میشود. در این مناطق گروههایی از کوچنشینها در حدود ۸۲۰۰ تا ۷۶۰۰ سال قبل از میلاد سکونت داشتند.
با بررسی نتایج به دست آمده به نظر میرسد با قاطعیت بیشتری میتوان گفت که بزها در منطقهای از زاگرس که اکنون در مرزهای ایران قرار دارد، اهلی شدهاند. نگهداری از بزها زمانی اتفاق افتاد که سگها هزاران سال زودتر، حداقل ۱۴ هزار سال پیش اهلی شده بودند. گوسفندان تقریبا همزمان با بز اهلی شدند؛ اما گاو و خوک بعدها در نواحی غربیتر، شاید در ترکیه فعلی، اهلی شدند.
انتهای پیام/