اختصاصی مملکت آنلاین/
مروری گذرا به زندگی پزشکی حنین بن اسحاق
انسان بیمار کسی است که از تجربیات دیگران در بهبود سلامتی خود استفاده نکند و به خاطر همین عدم استفاده از تجربیات دیگران است که این قدر در زندگانی ما اتفاق میافتد زیرا از تجربیات خوب و درست دیگران استفاده نکرده ایم.
به گزارش مملکت آنلاین، انسانها بهتر است در تمامی کارهای خود بر حسب شغل مورد نظر از کارشناسان خبره و اهل فن و تلاش کشیده در آن علم استفاده کنند. یکی از این گروه افراد پزشکان حاذق و متعهد قدیم ما در علم طب هستند که اکثر اوقات خود را در جهت یادگیری و بهبود علم طب گذاشته و چه بسا در این راه متحمل سختیهای زیادی نیز گردیدند ولی علاقه و پشتکار آنها را در این راه سست نکرد. یکی از این پزشکان که مورد بحث ما در این مقاله میباشد «حنین بن اسحاق» است که سعی شده به طور کوتاه زندگی علمی و طبی وی بررسی و به رشته تحریر درآید. امید است که مورد توجه ارباب اهل دانش قرار گرفته و لایق افراد شایق به کمال واقع افتد.
حنین بن اسحاق که بود؟
نام اصلی وی ابوزید حنین بن اسحاق عبادی است و در سال 194 هجری قمری در شهر حیره (ناحیهای بین کوفه و نجف) متولد گردید. ظهیر الدین بیهقی مینویسد: «ابوزید در بغداد به دنیا آمد و در شام نشات یافت.» وی پزشک و مترجم مشهور سده سوم هجری بوده است. پدرش اسحاق که از اهل نصارا و مسیحی بوده از داروفروشان و از مردمان حیره بود. حنین به خاطر شهرت و توانایی در طب؛ از پزشکان مخصوص دربار متوکل عباسی شد و بعدها ریاست گروه پزشکان بغداد را بر عهده گرفت.
تحصیلات
حنین بن اسحاق دانش مقدماتی طب و شعر را در همان بغداد و شام فرا گرفت و خطیبی زبان آور و فصیح به حساب میآمد. وی دانش خود را نزد اساتیدی چون یوحنا بن ماسویه (متوفی 243 هـ . ق) که خود مدیریت بیت الحکمه بغداد را بر عهده داشت آموخت و سپس در دانشگاه جندی شاپور مشغول به کار و تدریس گردید. نقل است که حنین از خانواده تجار بود، از این رو اهالی دانشگاه جندی شاپور و پزشکان آنجا ناخرسند بودند که تاجر زادگان به آموختن رشتههای پزشکی مشغول شوند به همین سبب روزی استادش یوحنا که از سوالات پی در پی و متوالی حنین خسته شده بود، به وی گفت: تاجرزادگان اهل حیره را چه به آموختن دانش پزشکی؟ و دستور داد او را از خانهاش بیرون کنند ولی وی از این بابت و کار استادش ناامید نشده؛ بلکه به آموختن لغات یونانی پرداخت و آنگاه که از آموختن آن فارغ شد به قصد آموختن زبان و قواعد عربی به بصره رفت و در محضر خلیل بن احمد که بزرگترین زبان شناس روزگار خود بود به کسب علم عربی پرداخت و در زبان یونانی و عربی تسلط کامل یافت.
تواناییهای ترجمههای علمی و کارهای حنین
همانطور که گفته شد حنین بن اسحاق بعد از فراگیری زبانهای یونانی و عربی به دنبال مطالعه کتابهای کهن طبی پرداخت و کتابهای بقراط و جالینوس را مطالعه میکرد. در همان سالها و حدود حوالی سال 211 هجری قمری به بغداد بازگشت و خدمت جبرئیل بن بختیشوع (سبیب خاص مامون عباسی) رسید و به دستور جبرئیل دو کتاب جالینوس به نامهای «اصناف الحمیات» و «کتاب فی القوی الطبیعه» را از یونانی به عربی ترجمه کرد. البته حنین بسیاری از کتابها را که در زمان جوانی که چندان به علم عربی مسلط نبود و ترجمه کرده بود را مجدداً ترجمه و اصلاح نمود که این خود نیز پشتکار و علاقه وی را نشان میداد. هوش و ذکاوت و همت والای حنین به قدری بود که به سفارش جبرئیل (طبیب دربار) به عنوان استاد به بیت الحکمه راه یافت و چنان در این راه شهرت یافت که استاد قبلیش یوحنا که وی را از دانشگاه جندی شاپور بیرون کرده بود از وی درخواست نمود که کتاب جالینوس را به عربی و سریانی ترجمه کند. بخشی از زندگی پزشکی و تجربیات وی نیز در سفری که به کشور روم داشتند به دست آمده است. بازگشت مجدد وی به بغداد از سویی و اشتیاق وافر وی به فراگیری دانش طب از سوی دیگر زمینهای را فراهم کرد تا وی در موضوعات مختلف پزشکی از جمله شناسایی و معالجه امراض گوناگون و به ویژه چشم پزشکی و ساخت داروهای مفید برای چشم همت بگمارد. وی در دربار متوکل نه تنها به عنوان پزشک شهرت داشت بلکه به دستور متوکل گروهی برای ترجمه تشکیل شد و حنین را به ریاست آن گروه برگزید. گفته میشده که وی مورد احترام خلیفه بود و از جانب خلیفه برای او ثروت و شهرت عظیمی فراهم آمده بود. بنا بر روایتی مامون خلیفه عباسی در مقابل هر ترجمه ای که حنین انجام میداد. به مقدار وزن آن کتاب طلا به گروه حنین بن اسحاق پرداخته میکرد. حنین در امر پزشکی تعهد زیادی داشت به طوری که نقل است روزی خلیفه عباسی از وی دارویی خواست تا با آن یکی از دشمنان خلیفه را به قتل برسانند به گونه ای که کسی از علت مرگ او با خبر نگردد، ولی حنین از این کار سر باز زد و گفت من تنها داروهایی را میسازم که باعث نفع و بهبودی اند و بهتر است خلیفه از من در گذرد و اجازه دهد تا به کار دیگری مشغول شوم. آنگاه که تهدید و ترغیب خلیفه بر وی اثر نکرد، وی را به زندان انداخت. زندگانی حنین با این فراز و نشیبها همراه بود، به گونهای که بارها به زندان افتاد و حتی شکنجه هم میشد. از شاگردان وی میتوان به حبیش بن حسن اعسم (خواهرزادهاش) و عیسی بن یحیی بن ابراهیم اشاره کرد.
نظرات دیگران درباره حنین بن اسحاق
ابن ابی اصیبعه: حنین به چهار زبان سریانی، یونانی، فارسی و عربی تسلط کامل داشت و ترجمههایش در نهایت خوبی بود.
ابومعشر بلخی: مترجمان برجسته و نیک نام در جهان اسلام چهار نفرند و حنین از جملهی آنهاست.
قاضی صاعد اندلسی: ترجمههای خوب و گرانسنگ حنین سبب شد تا بسیاری از مسائل و مشکلات کتابهای بقراط و جالینوس برای ما روشن گردد.
ابن خلکان: اگر نبود ترجمههای مفید و روشنگر حنین چه بسا بسیاری از علوم قدیم که نوعا به زبان یونانی و سریانی بود، در همان منطقه جغرافیایی همان ملل محصور میشد و برای ملل و اقوام دیگر قابل استفاده نبود.
آثار و تالیفات حنین طبیب
حنین آثار فراوانی از خود بر جای گذاشت که از آن جمله میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1- تفسیر کتاب عهد بقراط
2- تفسیر کتاب تدبیر الامراض الحاده
3- تفسیر کتاب قلیطریون
4- تفسیر کتاب الغذا
5- تفسیر کتاب الهواء و الماء و المساکین
6- تقاسیم علل العین
7- اختیار الادویه المجریه
8- قاطیغوریاس علی رای ثامسطیوس
9- افعال الشمس والقمر
10- تدبیر المستسقین
11- ترجمه بسیاری از کتابهای پزشکی جالینوس، اوریباسیوس، ارسطالیس و ...
حنین بعد از یک عمر تلاش در علم طب در ماه صفر سال 264 هـ . ق در سن 70 سالگی بدرود حیات گفت.
(مترجم بزرگ کتب مهم قدیم پزشکی)
گرآورنده: محمد اسکندری
کارشناس و پژوهشگر طب اسلامی
انتهای پیام/