سکانس وحشت در سناریوی هوو!
روز گذشته با کشف اجساد مادر و فرزند خردسالش از عمق 7 متری یک چاه متروکه در منزل مسکونی که به طرز فجیعی به قتل رسیده بودند، سکانس وحشت در سناریوی هولناک هووی پیر کلید خورد.
به گزارش مملکتآنلاین، در پی اعترافات پیرزنی که به اتهام قتل یک مادر و فرزند از سال گذشته در بازداشت به سر می برد، صبح روز گذشته ادامه تلاش نیروهای آتش نشانی و شهرداری مشهد برای یافتن بقایای اجساد در عمق یک چاه متروکه ادامه یافت. این تلاش ها که در حضور قاضی ویژه قتل عمد از شب سه شنبه گذشته آغاز شده بود با به کارگیری بیل مکانیکی و دیگر تجهیزات حفر چاه روند سریع تری گرفت تا این که حدود ساعت یک بعدازظهر تلاش نیروهای زحمتکش آتش نشانی به نتیجه رسید و پس از حدود 7 متر گودبرداری بالاخره بقایای اجساد مادر و پسر 2.5 ساله اش نمایان شد، وقتی اجساد قربانیان جنایت هولناک هوو، از عمق چاه بیرون آمد، صحنه ای تکان دهنده رقم خورد که دل ها را لرزاند. پیرزن که بیشتر از یک سال با کابوس این جنایت وحشتناک زندگی کرده بود، وقتی بقایای اجساد را دید در گوشه ای نشست و چنین وانمود کرد که از مشاهده اجساد، ناراحت شده است! اما این صحنه زمانی رقت بار شد که جسد پسر بچه بی گناه با دهانی چسب زده بیرون آمد.
این پیرزن که تاکنون مدعی بود ابتدا کودک به درون چاه سقوط کرده و او مادر کودک را به قتل رسانده و پیکرش را داخل چاه انداخته است، در برابر نگاه پرسشگر قاضی احمدی نژاد، به تشریح سکانس تلخ دیگری از این سناریوی هولناک پرداخت و گفت: من دست ها و دهان هوویم را با چسب پهن بستم و او را به درون چاه متروکه داخل حیاط انداختم. وقتی دیدم پسر 2.5 ساله اش گریه می کند، چسبی به دهان او نیز زدم و پیکرش را درون چادر پیچیدم و به همان صورت نزد مادرش انداختم. بعد هم بقچه لباس و دیگر خار و خاشاک های موجود در حیاط را جمع کردم و به داخل چاه ریختم. برای آن که اثری باقی نگذارم کبریت کشیدم داخل چاه را نیز آتش زدم!
در حالی که متهم به قتل ادعا دارد انگیزه او از ارتکاب چنین جنایت هولناکی فقط گم شدن النگوی طلایش است اما بررسی های پلیس نشان می دهد که همسر پیرزن در سال 97 به دلیل واژگونی تراکتور در روستا جان خود را از دست داده بود و کبری (هووی پیرزن) که در روستا زندگی می کرد برای گرفتن بخشی از ارثیه همسرش نزد زهرا (متهم) می رفت که این حادثه وحشتناک رقم خورده است.
در همین حال شواهد موجود و همچنین تحقیقات گسترده کارآگاهان که با راهنمایی ها و دستورات ویژه قاضی احمدی نژاد همراه است این احتمال را قوت می بخشد که برخی از نزدیکان پیرزن در وقوع این جنایت با او همدست بوده اند. تحقیقات غیرمحسوس همچنین بیانگر آن است که یکی از دختران زهرا (متهم به قتل) دست نوشته ای را از طرف کبری (مقتول) به عنوان این که «من زنده ام» نوشته تا به دست خواهر کبری برسد! این گزارش حاکی است بررسی های بیشتر درباره زوایای پنهان این جنایت با هدایت و نظارت سرهنگ جواد شفیع زاده( رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) و توسط کارآگاه عظیم نژاد (افسر پرونده) همچنان ادامه دارد.
سابقه خبر
خرداد سال گذشته یکی از بستگان زن 38 ساله ای به نام کبری با تسلیم شکواییه ای به پلیس آگاهی مدعی شد که خواهرش به همراه پسر 2.5 ساله اش به نام محمد طاها از روستای مارشک به منزل هوویش (زهرا) در مشهد آمده است اما اکنون به طرز مرموزی گم شده اند و هوویش نیز ادعا می کند از آن ها اطلاعی ندارد! به گزارش خراسان، تحقیقات در این باره با دستورات محرمانه قاضی احمدی نژاد آغاز و هووی کبری بازداشت شد او بعد از یک سال در نهایت لب به اقرار گشود و به قتل مادر و کودک اعتراف کرد. این درحالی بود که قاضی ویژه قتل عمد با توجه به شواهد و دلایل موجود یقین داشت که پیرزن دست به جنایت زده است و یک سناریوی ساختگی را بیان می کند.