درس هایی که سال ۲۰۲۰ به اقتصاد جهانی داد
پاندمی ویروس کرونا در سال ۲۰۲۰، این سال را به سالی عجیب و خاص در تاریخ بشریت تبدیل کرده است. از منظر اقتصادی، سال ۲۰۲۰، جدایِ از نکات منفی که برای جوامع مختلف به دنبال داشت، تا حدی به دلیلِ ایجاد شرایطی جدید و خاص، محرک نوآوری و خلاقیت اقتصادی نیز بود که این مساله را بایستی به نوعی در زمره آثار مثبت اقتصادی این سال به حساب آورد.
به گزارش مملکت آنلاین، عدم بازخوانی دقیقِ آنچه جوامع مختلف در سال 2020 با آن رو به رو شدند، میتواند پیامدهای بدی را(مخصوصا از حیث اقتصادی و اجتماعی) در ادامه راه و در آستانه سال جدید میلادی، برای جامعه جهانی به دنبال داشته باشد.
سال 2020 را بایستی سالی خاص در تاریخ بشریت در نظر گرفت. در این سال، جهان پس از گذشت دهه ها و علی رغم پیشرفت های قابل توجه پزشکی، با شیوع جهانی(پاندمی) یک ویروس (ویروس کرونا) مواجه شد. بر اساس آخرین آمارها، تاکنون بیش از 80 میلیون نفر در اقصی نقاط جهان به ویروس کرونا مبتلا شده و حدودا 1 میلیون 800 هزار نفر نیز بر اثر ابتلا به این ویروس، جان خود را از دست داده اند.
پاندمی ویروس کرونا را از آن جهت که حامل پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خاص برای جوامع گوناگون بوده، بایستی اتفاقی ویژه در نظر گرفت. شیوع جهانی این ویروس موجب شده تا اقتصادی های جهانی، آسیب های جدی ببینند و بسیاری از دولت ها در اقصی نقاط جهان، به دلیل اعمال سیاست های ناکارآمد در مدیریت بحران، به بی کفایتی متهم شده و حتی از قدرت خلع شوند.
با این همه، اینگونه به نظر می رسد که پاندمی کرونا، بیشترین تاثیر جانبی خود را از حیث اقتصادی برجا گذاشته است. در واقع، جدای از تاثیرات مستقیمی که این ویروس بر وضعیت بخش های بهداشت و سلامت گذاشته(به نوعی به سنگ محکِ کفایت و یا بی کفایتی این بخش ها در آمده است)، تاثیرات اقتصادی این ویروس را باید در زمره مهمترین آثار آن در نظر گرفت که در نوع خود، مولد اثرگذاری بر دیگر حوزه های اجتماعی نیز بوده است. از این رو، مرور درس های اقتصادی سال 2020 می تواند نقشه راه مناسبی را برای جوامع مختلف جهت اتخاذ سیاست های مناسب در سال آتی، فراهم کند. در ادامه به بررسی شماری از مهمترین این درس ها پرداخته می شود.
پاندمی کرونا و ضرورت مدیریتِ جهانی صنعت مواد غذایی
شاید یکی از ابتداییترین درس های اقتصادی و البته اجتماعی پاندمی ویروس کرونا را باید در ضرورت ایجاد یک پروتکل جهانی جهت مصرف مواد غذایی(و به طور کلی در صنعت مواد غذایی) دانست. بسیاری از محققان و دانشمندان، در آغازین روزهای شیوع ویروس کرونا تاکید داشتند که این ویروس از طریق حیوان به انسان منتقل شده و احتمالا بواسطه استفاده از سوپ خفاش، شیوعِ جهانی پیدا کرده است. متاسفانه سال ها قبل از شیوع ویروس کرونا در سال 2020، ویروسی نظیر سارس نیز که در سال 2003 شیوع پیدا کرد، از حیوانات به انسان ها منتقل شده بود(هر چند که ابعاد شیوع آن به مراتب کمتر از ویروس کرونا بود). با این حال، عدم توجه به این مساله که در زمینه استفاده از گوشت حیوانات مختلف، بایستی یک پروتکل جهانی تدوین شود تا از بروز بحران هایی نظیر شیوع بیماری های اپیدمیک جلوگیری شود موجب شد تا بار دیگر و در برهه کنونی، شاهد شیوع ویروسی خطرناک نظیر کرونا باشیم. از این رو، کشورهای جهان و به طور خاص سازمان بهداشت جهانی، دیگر نباید اشتباهات گذشته خود را تکرار کنند و بایستی هر چه سریع تر، یک پروتکل جهانی در مورد مصرف گوشت و دیگر مواد غذایی که از بدن حیوانات وحشی تامین می شوند، تهیه کرده و از بروز بحران های مشابه در آینده جلوگیری کنند.
پاندمی کرونا و برجسته شدن نابرابری های اقتصادی در جهان
یکی از مهمترین درس های اقتصادی کرونا برای کشورهای مختلف جهان، نمایان ساختنِ بیش از پیشِ وجود نابرابری های ساختاری در جوامع مختلف بود. بحران کرونا به وضوح نشان داد که چگونه برخی اقشار و طبقات اجتماعی در جوامع مختلف مجبورند بدون توجه به خطر ویروس کرونا، همچنان به فعالیت اقتصادی خود(به صورت فیزیکی و از طریق حضور در محل کار) ادامه دهند و نه فقط جان خود، بلکه جان دیگر نزدیکانشان را نیز به خطر بیندازند.
به طور خاص در ایالات متحده آمریکا، پژوهش ها نشان دادند که سیاه پوستان آمریکایی در مقایسه با همتایان سفیدپوست خود، به مراتب از شانس بیشتری جهت ابتلا به کرونا برخوردارند. دلیل آن هم این است که به دلیل وجود تبعیض های نهادینه شده در جامعه آمریکا، این افراد اغلب مشاغلی را به دست می آورند که نیاز به حضور فیزیکی در محل کار دارد و اگر بخواهند بر اثر بحرانی نظیر شیوع ویروس کرونا، در محل کار حاضر نشوند، امکان مدیریت اقتصادی خانواده های خود را ندارند. همین مساله موجب شده تا نرخ ابتلا و مرگ و میر ناشی از ویروس کرونا در میان سیاه پوستان آمریکایی، به شدت بالا باشد. در نمونه ای مشابه، بر اساس آخرین ارزیابی های انجام شده توسط "نشریه اکونومیست"، هیسپانیکها(اسپانیایی تبارها) در جامعه آمریکا، بیش از 12 برابر در مقایسه با همتایان سفیدپوست خود، از احتمال بیشتری جهت ابتلا و یا مرگ ناشی از ویروس کرونا برخوردار هستند. در این چهارچوب، بحران شیوع ویروس کرونا، نابرابریهای ساختاری اقتصادیِ بعضا نهادینه شده را در جوامع مختلف آشکار کرده و به نوعی دولتمردان در اقصی نقاط جهان را بر آن داشته تا نسبت به این مساله، برنامه ریزی جدی را انجام دهند. بدون تردید اگر کشوری از این موضوع غفلت کند، با تبعات گسترده ای در ادامه راه رو به رو خواهد شد. تبعاتی که یک نمونه آن می تواند بروز اعتراضات گسترده در کشورهای مختلف جهان و سقوط دولتهای گوناگون باشد. شناختِ ریشه های این نابرابری ها می تواند نقش مهمی در تدوین سیاست های درست جهت مقابله با آن ها ایفا کند.
پاندمی کرونا و اوج گیری اقتصاد دیجیتال
یکی دیگر از تبعات اقتصادی مهم پاندمی ویروس کرونا را بایستی اوج گیری "اقتصاد دیجیتال" در کشورهای مختلف جهان دانست. در این چهارچوب، بسیاری از کسب و کارها در اقصی نقاط جهان سعی کردند با توجه به محدودیت های کرونایی و همچنین اعمال قرنطینه و محدود شدنِ امکانِ تجمع افراد در مکان های مختلف(نظیر فروشگاه ها و دیگر مراکز اقتصادی)، روند فعالیت های اقتصادی خود را مجازی و دیجیتال کرده و وضعیت جدیدی را تجربه کنند. در واقع، آن ها با درکِ این نکته که پاندمی ویروس کرونا، سمت و سوی (اقتصادیِ)جهان در حوزه های مختلف را تغییر داده، بر آن شدهاند تا قبل از اینکه از دیگر رقبای خود عقب بیفتند، خود را با واقعیت های اقتصادی نوین، همراه و سازگار کنند. از این رو شاهدیم که در سال 2020، میزان خریدِ مجازی در کشورهای مختلف حجهان به نحو بی سابقه ای رشد کرد. به طور خاص در این زمینه می توان به افزایش میزان تجارت آنلاین از مبلغ 3.53 تریلیون دلار در سال سال 2019، به رقمِ 4.206 تریلیون دلار در سال 2020 اشاره کرد. امری که تا حد زیادی تحت تاثیر پاندمی ویروس کرونا اتفاق افتاده و انتظار می رود که این میزان در سال 2023 به رقمِ 6.542 تریلیون دلار افزایش یابد.
اوج گیری اقتصاد دیجیتال در سال 2020 موجب شده تا بسیاری از صنایع نیز با اتخاذ رویه های جدید، تا حدی تغییر جهت دهند و ظرفیت دیجیتالی خود را افزایش دهند. به طور خاص در این زمینه می توان به پدیده پرستاری و یا پزشکیِ دیجیتال اشاره کرد که بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که می تواند در سال های آتی، به یک صنعت پولساز و قدرتمند در اقتصاد جهانی تبدیل شود. در واقع، پاندمی کرونا موجب شده تا سمت و سوی صنایع مختلف در جهان، با خلاقیت ها و نوآوری هایی همراه شود که به بهترین وجه ممکن، با واقعیت های فعلیِ ناشی از شیوع جهانی ویروس کرونا، سازگار باشد.
اضافه بر این، در سال 2020، پاندمی ویروس کرونا موجب شده تا پدیده دورکاری، به موضوعی مهمی برای نایع و بخشهای مختلف اقتصادی تبدیل شود و این بخش ها تلاش کنند تا جای ممکن به تقویت ظرفیت ها در این زمینه بپردازند تا در شرایط عدم حضور افراد در محل کار، از لحاظ اقتصادی کمترین آسیب را متحمل شوند. بدون تردید برجسته شدن این مساله در سایه شیوع ویروس کرونا، می تواند حتی در دوره پساکرونا، بسیار مفید باشد و بهره وری و کارآمدی شرکت ها و نهادهای اقتصادی مختلف در جهان را تا حد زیادی ارتقا بخشد.
در یک چشم انداز کلی، رصدِ سمت و سوی رویه های اقتصادی جهان در سال 2020 در سایه شیوع ویروس کرونا موجب می شود تا فعالان اقتصادی، متناسب با شرایط جدید، کسب و کارهای خود را تنظیم و در سال های آتی، نه تنها متضرر نشوند، بلکه منافع اقتصادی زیادی را نیز کسب کنند.
پاندمی کرونا و احتمالِ رشد چشمگیر اقتصادی جهان در سال 2021
اگرچه بحران هایی نظیر شیوع یک بیماری اپیدمیک، همواره تبعات اقتصادی بسیار منفی را از خود برجا می گذارند با این حال، تاریخ نشان داده که وقوع این بحران ها، جدای از غافلگیر کردن جوامع مختلف انسانی، موجب خواهند شد تا آن ها به هر نحو ممکن سعی کنند تا خود را با واقعیتِ جدید هماهنگ کنند و بانشان دادنِ خلاقیت و نوآوری های جدید، بار دیگر ضرر و زیانی را که متحمل شده اند، جبران کنند. از این رو، بحران ها در طول تاریخ، به نوعی، تسهیل کننده جهشهای اقتصادی نیز بوده اند.
در این چهارچوب، انتظار می رود که روند نوآوری و خلاقیت در بخش های مختلف اقتصادی جهان همچنان ادامه پیدا کند و این بخش ها به سرعتی به مراتب بیشتر و بالاتر، ادامه مسیر رشد و توسعه اقتصادی را بپیمایند. در این میان، یک خطر نیز وجود دارد و آن احتمال آسیب رسیدن به محیط زیست جهانی است که در دوره پاندمی ویروس کرونا و به دلیل کاهش فعالیت های اقتصادی و اجتماعی، تا حدی فرصتی برای تنفس یافته است. در واقع، اوج گیری فعالیت های اقتصادی(مخصوصا با توجه به واکسیناسیون گسترده کرونا در جوامع مختلف و احتمال کم رنگ شدن این بحران) موجب خواهد شد تا محیط زیست با دوره ای از فشارهای مخرب فزاینده رو به رو شود که اگر این مساله به درستی مدیریت نشود، می تواند تبعات بسیار بدی را برای جوامع بشری در یک مساله مهم دیگر(آلودگی و تخریب گسترده محیط زیست) به دنبال داشته باشد. امری که در نوع خود می تواند مولد بحران های بیشتری باشد.
انتهای پیام/