ترکیه در دوره جدید به کدام سمت میرود؟
رئیسجمهور ترکیه در حالی سرمست از اقدامات نظامی خارجی خود، به دخالت در کشورهای مختلف مشغول است و رؤیاپردازی میکند که تاریخ منطقه مشحون از افرادی شبیه اوست که سرنوشتی یکسان داشتهاند.
به گزارش مملکتآنلاین، روز پنجشنبه مراسم رژه پیروزی جمهوری آذربایجان در جنگ قرهباغ با حضور رئیس جمهور این کشور و یک مهمان ویژه بهنام رجب طیب اردوغان برگزار شد.
سخنرانی رئیس جمهور ترکیه در این مراسم که سرمست از پیروزی در جنگ 44روزه علیه ارمنستان شده بود حاشیههای زیادی به وجود آورده است.
رئیس جمهور ترکیه در بخشی از سخنان خود با مداخله در امور ارمنستان اظهار داشت: آرزو داریم که مردم ارمنستان خود را از زیر بار تحمل رهبرانشان که همچنان اسیر دروغهای گذشته هستند و ملت را به فقر و تنگدستی کشاندهاند رها کنند."
اردوغان در بخش دیگری از سخنان خود یک شعر قدیمی آذری با نام ارس را خواند که میگوید: "ارس را جدا کردند و آن را با میلههای آهنی و سنگ پر کردند/ من از تو جدا نمیشدم، ما را بهزور جدا کردند".
این شعر از جمله اشعاری است که در حوزه ادبیات تجزیهطلبانه قلمداد میشود.
واکنش وزارت امور خارجه ایران چه بود؟
این اظهارات در تهران واکنشهای زیادی بههمراه داشت بهطوری که محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان در توییتی نوشت:
«به اردوغان نگفته بودند شعری که بهغلط در باکو خواند مربوط به جدایی قهری مناطق شمالی ارس از سرزمین مادریشان ایران است! آیا او نفهمید که علیه حاکمیت جمهوری آذربایجان سخن گفته است؟ هیچکس نمیتواند درباره آذربایجان عزیز ما صحبت کند.»
ظریف به اتفاقی تاریخی اشاره کرد که باعث جدا شدن باکو از ایران شده است. همچنین دریا اورس سفیر ترکیه در ایران نیز به وزارت امور خارجه فرا خوانده شد.
بهگفته سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان، در جریان این احضار به سفیر ترکیه ابلاغ شد که دوران ادعاهای ارضی و امپراطوریهای جنگافروز و توسعهطلب سالهاست که سپری شده است.
کارشناسان چه میگویند؟
اکثر کارشناسان بر این باورند که این اظهارات مداخلهجویانه را آن هم در شرایطی که بین ایران و ترکیه موضوع تنشزایی وجود ندارد باید از علاقه رئیس جمهور ترکیه به ایجاد تنش و بحران در منطقه و بین همسایگان نشئتگرفته دانست.
در این خصوص احمد کاظمی نویسنده کتابهای "امنیت در قفقاز جنوبی"، "پانترکیسم و پانآذریسم" نوشته است:
صحبتهای اردوغان در رژه باکو تهدید تمامیت ارضی ایران و مغایر منشور سازمان ملل، مغایر قاعده حقوقی التزام کشورها به احترام به تمامیت ارضی و نقض اصول حسن همجواری بود. این موضعگیری اتفاقی نبود بلکه آغاز فاز دوم پروژه جنگ قرهباغ است.در فاز اول بهبهانه آزادی اراضی اشغالی جمهوری آذربایجان، ترکیه با حمایت رژیم اسرائیل و انگلستان پروژه اتصال جغرافیایی پانترکیسم را از طریق تحمیل کریدور مقری در توافقنامه آتشبس پیگیری کرد تا ظرفیتهای ژئوپولیتیکی ایران بهویژه در حوزه انرژی در آینده تخلیه شود.
در فاز دوم نیز توجه به تجزیهطلبان در مرزهای شمال غربی کشور مطرح است.
همچنین بهرام امیراحمدیان کارشناس مسائل آسیای میانه و قفقاز با محکوم کردن این اظهارات در روزنامه همشهری نوشته است:
او با بهزبانآوردن کلماتی که اکنون مورد اعتراض مردم و دولت در ایران قرار گرفته، بهزعم خود تلاش کرده کشورش را به جمهوری آذربایجان نزدیکتر کند، بنابراین، او در این مورد نه در قامت یک رئیسجمهور، بلکه در قامت رئیس یک کنسرسیوم اقتصادی رفتار کرده است. یک سیاستمدار باید بداند که مهمترین مسئله برای هر کشوری تمامیت ارضی آن است.
1 ــ شعرخوانی اردوغان در باکو، حکایت از آن دارد که جنوب رود ارس به شمال آن ربط دارد، درحالی که مرور گذشته تاریخی منطقه نشان میدهد، این شمال رود ارس است که به جنوب آن ربط دارد. براساس معاهده ترکمانچای حاکمیت بر بخشهای شمال رود ارس از سوی ایران به روسیه واگذار شد. اگر قرار بر آن باشد که حاکمیت بر منطقه به کشوری بازگردد، این سرزمین شمالی است که باید حاکمیتش به ایران بازگردد، نه برعکس.
2 ــ واکنش وزارت خارجه ایران در مورد سخنان رئیسجمهور ترکیه بجا بوده است اما با این همه، پیشنهاد میشود وزارت خارجه با صدور یک نامه رسمی اعتراضی به دولت ترکیه و جمهوری آذربایجان از هر 2 کشور بخواهد ضمن عذرخواهی در مورد اتفاق رخداده به مردم خود و مردم ایران در مورد این اشتباه توضیح دهند.
3 ــ ایران و ترکیه صاحب روابط فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ریشهداری هستند. در دورههایی تنش میان تهران و آنکارا اتفاق افتاده اما هرگز به قطع روابط میان 2 کشور منجر نشده است. روابط ایران و ترکیه کاملاً دوطرفه است، بهعبارت دیگر، هم ترکیه به ایران نیاز دارد و هم ایران به ترکیه نیازمند است. بخش خصوصی دوطرف فعالانه با یکدیگر همکاری دارند و فارغ از کیفیت ارتباط میان دولتها، این همکاری همیشه برقرار بوده است. پیش از این در دورهای که احمد داوود اوغلو هدایت وزارت خارجه ترکیه را در دست داشت، تنشزدایی با همسایگان، اولویت سیاست خارجی این کشور اعلام شده بود. ترکیه بعد از خروج داوود اوغلو از دولت، با اغلب همسایگان و کشورهای منطقه دچار تنشهای عمیق شده است. تنشهای ایجادشده برای ترکیه در سوریه، لیبی و دریای مدیترانه نمونهای از این وضعیت است، با این حال، نباید اتفاق اخیر به سمت و سویی برود که به یک تنش جدی و بحران میان 2 کشور تبدیل شود. مرزهای ایران و ترکیه طی 300 سال مرزهای باثباتی بوده و بعد از این هم باید این فضا بر روابط 2 کشور حاکم باشد.
سابقه اظهارات تنشزای اردوغان
این اظهارات البته محدود به مراسم رژه باکو نبوده و طی سالیان گذشته بارها و بارها درباره دیگر همسایگان ترکیه نیز تکرار شده است.
از سَرمستی تا سَرخوردگی
روابط ترکیه و سوریه در دهه گذشته و با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه و با توجه به سیاست تنش صفر با همسایگان که از سوی احمد داوود اوغلو وزیر خارجه وقت دنبال میشد رو به گرمی و توسعه نهاد بهطوری که مقامات دو کشور بارها از پایتختهای یکدیگر دیدن کردند و اردوغان بشار اسد را برادر خطاب میکرد.
این شرایط اما دیری نپایید و رجببیگ با دیدن تحولات در کشورهای اسلامی و دگرگونی اوضاع بهتصور اینکه جریان اخوان المسلمین کشورهای تونس، مصر و لیبی را در اختیار گرفته و بهزودی سوریه را نیز در بر خواهد گرفت، میز بازی را به هم ریخت و خواستار سقوط دولت قانونی و مشروع سوریه شد.
این سرمستی تا آنجا بود که اردوغان طی سخنانی گفت بهزودی در مسجد اموی دمشق نماز پیروزی خواهد خواند اما شرایط آنطوری نشد که اردوغان دوست داشت و با آمدن ایران و مقاومت به سوریه که با کمک و دعوت رسمی دولت این کشور انجام گرفته بود، دمشق سقوط نکرد و هر روز قویتر از گذشته شد تا اینکه امروز بخش عظیمی از آن از لوث وجود تروریستهای داعشی و مورد حمایت ترکیه پاکسازی شده است.
این روند موجب خشم اردوغان شده بود، بهطوری که در هر سخنرانی به رئیس جمهور منتخب مردم سوریه توهین و او را قاتل خطاب میکرد و به ایران نیز که این نقشه شوم عربی ــ غربی را بههم زده بود عتاب و خطابهایی داشت.
در آن دوره هم مقامات کشورمان با صبر و خویشتنداری پاسخ چندانی به این حاکم زیادهخواه نمیدادند.
تغییر شرایط در سوریه و ناامیدی اردوغان، او را ناچار به این کرد که تغییر سیاست دهد و برای حفظ اندک منافع خود بهسمت ایران و روسیه بیاید و در روند آستانه مشارکت کند.
اردوغان که میلیاردها دلار هزینه کرده بود تا دولت سوریه را سرنگون کند، سرانجام مجبور به پذیرش واقعیتی شد که حاصل آن حدود 4 میلیون آواره سوری در این کشور، هزینه گزاف برای تأمین تروریستها و نیز هزینه بیش از 40 میلیارد دلاری برای آوارگان بود که بهاذعان خودش اروپا نیز کمکی به این کشور در بحران موجود نکرده است.
مداخله نظامی در عراق و توهین به نخستوزیر آن
ترکیه در سال 2015 بهبهانه مبارزه علیه داعش نیروهای زیادی را در شمال خاک عراق مستقر کرد و زمانی که با اعتراض بغداد روبهرو شد واکنشهای تندی نشان داد.
اردوغان در پاسخ به حیدر العبادی نخست وزیر وقت که خواستار خروج نیروهای نظامی ترکیه از شمال عراق شده بود گفت: تو که هستی که به ارتش من میگویی از عراق خارج شود؟
همچنین بن علی یلدیریم نخست وزیر وقت ترکیه نیز با چراغ سبز اردوغان به بغداد تاخته و گفته بود: بغداد هرچه میخواهد بگوید، نیروهای ترکیه برای مبارزه با داعش و مقابله با تغییر ساختار قومی، خارج نخواهند شد.
این مداخله نظامی اکنون نیز در قالب مبارزه با پکک جریان دارد و نیروهای نظامی زمینی این کشور عملیاتهای متناوبی را در شمال عراق دنبال میکنند. جنگندههای این کشور نیز بهطور هفتگی اقدام به بمباران مناطقی در شمال عراق میکنند.
لشکرکشیهای اردوغان به نقاط مختلف دنیا
حضور برونمرزی نظامیان ترکیه در 3 قاره آسیا، اروپا و آفریقا و در 13 کشور جهان، باعث شده است که پس از آمریکا، ترکیه دومین کشوری باشد که به اقصی نقاط جهان نیرو اعزام کرده است. 13 کشور مزبور عبارتند از: بخش ترکنشین قبرس، افغانستان، لبنان، کوزوو، بوسنی، آلبانی، سوریه، عراق، لیبی، سومالی، قطر، پاکستان و جمهوری آذربایجان.
بیشتر این کشورها در دوره حزب عدالت و توسعه و حاکمیت اردوغان شاهد حضور نیروهای نظامی ترکیه بودهاند که حکایت از نگاه رجببیگ به توسعهطلبی نظامی دارد.
چرا سیاست خارجی ترکیه طی 2 دهه گذشته به این صورت تهاجمی شده است؟
در پاسخ به این سؤال میتوان به دو دلیل اشاره کرد:
1 ــ تلاش برای احیای دوره طلایی ترکیه
در دوره پیش از جمهوریت ترکیه، دنیا شاهد امپراتوری عثمانی بود که بخش زیادی از جهان شناختهشده 6 قرن پیش را در اختیار داشت. اما این امپراتوری نیز مانند سایر امپراتوریها بهتدریج دچار زوال و سپس فروپاشی شد. برخی گمانهها بر این است که حزب عدالت و توسعه و بهخصوص اردوغان بهدنبال بازآفرینی آن دوره باشکوه گذشته هستند که لشکرکشیها و تلاش برای نفوذ در کشورهای مختلف از نشانههای آن است.
2 ــ سرپوشی بر مسائل داخلی
با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه، طی دو دهه گذشته و بهموازات کاهش قدرت و نفوذ این حزب در عرصههای مختلف سیاسی و اقتصادی شاهد رفتارهایی برای انحراف اذهان عمومی و نیز دوقطبیسازی برای تداوم قدرت حزب هستیم.
در این خصوص نگاهی به مشکلات اقتصادی ترکیه طی چند سال گذشته و بهخصوص در دوره کرونا که ارزش لیر در مقابل دلار از سال 2018 بیش از 50 درصد کاهش داشته و از 5 به حدود 8 رسیده است، نشان میدهد که وضعیت اقتصادی در این کشور مساعد نیست و شرایط سختی را پیشِرو دارد. رشد بیکاری و نیز تورم در ترکیه از عواملی است که اردوغان را واداشته است که افکار عمومی را بهسمت دیگری منحرف کند.
سرنوشت حاکمان توسعهطلب منطقه
منطقه غرب آسیا طی دهههای گذشته بارها شاهد ظهور حاکمانی بوده است که سرمست از برخی موفقیتهای اقتصادی یا نظامی بهدنبال توسعهطلبی ارضی یا بهخدمت گرفتن همسایگانشان بودهاند.
صدام حسین در عراق، معمر قذافی در لیبی و زینالعابدین بنعلی در تونس از جمله این افراد بودند که خوی و مسلک زیادهخواهانه و دخالتشان در کشورهای دیگر باعث شد سرانجام از مسند خود پایین کشیده شوند و سرنوشتی تلخ داشته باشند.
بهنظر میرسد مطالعه تاریخ برای رجببیگ نیز خالی از درس نباشد چراکه نشان داده است سرمستی ناشی از قدرت یا تلاش برای اقدامات توسعهطلبانه با هر هدفی نتیجهای برای حاکم بههمراه نداشته است جز خروج از دالان تاریخ به بدترین شکل ممکن.