علت بی اقبالی سریالهای تلویزیون چیست؟/سریال سازی در دنیا گوی سبقت را از سینما می رباید
دو منتقد ضعف فیلم نامه نویسی و نسپردن کار به دست کاردان را مهمترین نقاط ضعف سریالهای تلویزیون عنوان کردند که در عین حالی که بودجه و توان لازم وجود دارد، اما همچنان سریال خوب ساخته نمی شود.
به گزارش مملکت آنلاین، شاهین شجریکهن و محمدرضا مقدسیان دو منتقد که میهمان برنامه «سریالیست» بودند، به تحلیل و نقد سریال های تلویزیون پرداختند.
شجریکهن سریال های داستانی را یکی از مهمترین بخش های آنتن های تلویزیون ایران دانست و گفت: قرار است که مردم بازتاب دغدغههای زندگی خود را در این سریالها ببینند و با تجربه و فضاهای جدید آشنا شوند. حال باید خودمان قضاوت کنیم که تولیدات ما چقدر به این دو هدف نزدیک بوده و چقدر ساز و کار درستی در مضمون، اجرا و از همه مهمتر در چرخه تولید دارد. باید بررسی شود که با این همه سابقه و عنوانهای چشمگیر که گاهی هم خیلی به آنها افتخار میکنیم، آیا توانستیم تک اتفاق را به جریان تبدیل کنیم یا خیر؟
محمدرضا مقدسیان نیز گفت: وقتی آثار دنیا را مرور میکنیم، کمکم می توان ادعا کرد که جریان اصلی تولید تصویر داستانی را سریال در دست گرفته و بخش عمده کسانی که تصاویر داستانی را در قالب فیلم و سریال دنبال میکنند، سراغ سریال میروند. یکی از دلایل ساده آن، تغییر شیوه تماشای تصاویر است. یعنی رشد اینترنت، تلویزیونهای بزرگ و نمایش خانگی که خودش به یک چالش برای سینما تبدیل و باعث شد مخاطب تمایل داشته باشد که در کنار تلویزیون، از این شیوه برای تماشای فیلم استفاده کند.
سریال سازی در دنیا گوی سبقت را از سینما می رباید
وی ادامه داد: در دنیا، بخش بزرگی از افرادی که در سینما دستی بر آتش داشتند، به سمت سریالسازی آمدند و سرمایهگذاریها به این سمت حرکت کرد. این وضعیت دلایل مختلفی داشت. ممکن است من تغییر شیوه نمایش را یکی از دلایل آن بدانم. از یک طرف عدهای بگویند که تعدادی از قصهها ظرفیت تبدیل به سریال را دارند، پس سریال بازار بهتری دارد و در زمان طولانیتری مخاطب را درگیر میکنیم. در دنیا همه چیز بر مبنای بررسی دادهها اتفاق میافتد، مثلا وقتی سریالی ساخته می شود، داستانی که از ابتدا برای آن نوشته شده، بر مبنای طبع مخاطب تغییر میکند. در حال حاضر در دنیا، سریالسازی گوی سبقت را از سینما میرباید و مخاطب نقش محوری در تقویت این جریان دارد. این جریان هم چون هزینه میکند و مخاطب و تماشاکردن برایش مهم است، به این نتیجه رسیده که از علم روز استفاده کند و نبض مخاطب را به صورت واقعی نه ذهنی در دست بگیرد. درواقع بررسی میدانی بر اساس فناوری انجام میشود و در نهایت سریالسازی صورت میگیرد. در دهه ۶۰ و ۷۰ سریال هایی داشیم که برخی از قسمتهای آنها از فیلمهای سینمایی امروزی با کیفیت و بهتر است. هرچه پیش آمدیم، بنا به دلایل مختلف این جریان افت کرد.
شجریکهن با بیان اینکه خیلی از سریالها نقطه عطف تلویزیون هستند، مطرح کرد: با توجه به این آثار باید انتظار داشت. زیرا توان، هنرمند، بودجه و تاسیسات لازم وجود دارد، اما مثل حلقه های یک زنجیر گسسته به هم وصل نمی شوند. قطع ارتباط برنامهسازان و مدیران تصمیمگیر با مخاطب یکی از علتهای مهم این وضعیت است. یعنی مدیران براساس واکنش مستقیم و لحظه ای مخاطب تصمیم گیری نمیکنند بلکه براساس صلاح و ملاحظات مدیرانه خود تصمیم میگیرند. علت ماندگاری سریالی مانند «متهم گریخت» و «روزگار قریب» این بود که اول از همه آدم کاربلد آن را دست گرفته است که زمینه فعالیت خود را می شناسد. کار را به کاردان سپردن، یک الگوی کلی است. همچنین قصههایی که از دل زندگی مردم بیرون می آیند هم مهم هستند.
مگر در کشور کم قهرمان داریم؟
مقدسیان با اشاره به موفقیتهای ورزشکاران ایرانی در رشتههای فردی، بیان کرد: وقتی یک آدم در مقایسه با بقیه نتیجه بگیرد، یعنی ساختار نیست که آدم را پرورش می دهد. یکسری از افراد در همین زیرساخت سریال سازی رشد کردند اما استثنا بودند. اما برای رفتن به سمت جریانسازی، برنامهریزی کوتاه، میان و بلند مدت لازم است. معمولا سیاست های اجتماعی در بیشتر فیلم های مهم دنیا دیده می شود، ما هم این موضوعات را می نویسیم. مگر ما در کشور قهرمان کم داریم؟ باید آدم هایی را مشخص کنیم تا در دل یک ساختار آموزش ببینند.
وی تاکید کرد: قطعا نگارش سینما با سریال فرق دارد و شیوه ارائه اثر مهم است. به طور مثال کرونا که اتفاق افتاد نامهای منتشر شد که درباره این موضوع فیلمنامه بنویسید. برای نوشتن این فیلمنامه کافیست دو بار به بیمارستانها بروید. اما فیلمنامههایی می آمد که فیلمنامهنویس، مشکل قلبی بیمار را به کرونا تغییر داده است! در صورتی که نویسنده باید سراغ سوژههای کرونایی برود و قصه بنویسد و فیلم ساخته شود. همه اینها تخصص است. اگر مسئله جریان سازی و آموزش را دنبال نکنیم، ۵ سال دیگر هم باید این صحبت ها را تکرار کنیم.
در ادامه شجریکهن مطرح کرد: مدیر نباید حکم و بخشنامه صادر کند. قصه ها باید از دل موقعیت بجوشند. وقتی اولویت بندی صورت میگیرد ما واقعیت های امروز را می فهمیم. درام همواره از دل تنش بیرون می آید. روایت ها باید از فیلترهایی عبور کنند که خیلی از آنها غیر لازم است. یک سریال نیاز به طراحی قوی دارد، چندین سریال دیدهایم که ۵ قسمت خوب دارد و بقیه قسمتهایش خوب نیست. با طرح نیمه مجوز میگیرند، قطعا اینطور نمیتوان سریال درجه ۱ ساخت.
دلسوز متخصص لازم داریم
مقدسیان اظهار کرد: افرادی در شوراها درباره فیلمنامه نظر می دهند که فقط دلسوز هستند در صورتی که دلسوزی خالی کافی نیست. ما متخصص دلسوز می خواهیم. کار شوراها این است که از زاویه نگاه جامعه محافظت کنند. در صورتی که آنها باید جامعه شناسی، روان شناسی، مسائل حقوقی و غیره هم بدانند. مگر می شود کسی با ندانستن این مسائل فیلم بسازد؟ باید دید که ما در شیوه فیلمنامه نویسی چقدر قصه گفتن بلد هستیم. اگر بلد باشیم قصه تعریف کنیم، سریال هایمان هم خوب می شوند. در حال حاضر ترکیه صنعت سریال سازی دارد و در نوار شمالی آفریقا به صورت رایگان محصولات خود را توزیع می کند. ترکیه در دو دهه اخیر برنامهریزی دقیقی برای شناسایی نیروهای جوان انجام داد، از نیروی خارجی برای آموزش نیروهای خود استفاده کرد، در نتیجه الان صنعت پویا دارند و به محض اراده اثر تولید میکنند. در حالی که ما آدم نداریم.
هنرمندان ما به صورت جزیره ای و جدا از هم کار می کنند
وی تاکید کرد: باید نیروهایی تربیت کنیم که متخصصانه به سریال نگاه کنند. در حال حاضر کمپانیهای بزرگ سریال سازی، الگوی خط تولید خود در سریال واقعی و پویانمایی را منتشر کرده اند. آنها کار صنعتی می کنند بنابراین به فیلمساز سوژه می دهند که از آن فیلمنامه خلق کند. مخاطب امروز ما بسیار باشعور است. آثار دنیا را می بیند. همه می دانیم که اگر بیشترین هزینه را هم صرف کنیم، اگر پایه اثر که فیلمنامه است قوی نباشد، نتیجهای در بر نخواهد داشت.
شجریکهن با بیان اینکه خیلی اهل کار تیمی نیستیم، تصریح کرد: در فیلمنامه های تخصصی شوخی نویس ها و دیالوگ نویس ها جدا هستند. هنرمندان ما به صورت جزیره ای و جدا از هم کار می کنند. تبدیل تجربه موفق به الگوی دائمی موجب جریان سازی میشود. ترکیه خط تولید سریال دارد و ارزان درآمدن کار برایشان مهم است. در عین حال داعیه جهانی دارند. در کره با آن میزان از جمعیت و استودیوهایی که وجه تکنیکال را به محصول نهایی تبدیل می کنند، به اندازه یکی از شبکه های ماست. ما بهترین امکانات و سخت افزارها را در اختیار داریم اما نمیتوانیم آنها را به هم وصل کنیم.
هالیوود سبک زندگی ما را تغییر می دهد
مقدسیان با بیان اینکه مهمترین رسانه آمریکا فیلم های هالیوودی است، اذعان کرد: آنها هم بخشنامه می دهند که مثلا سیاه پوستان و زنان در آثار اولویت پیدا کنند. می بینیم که این نقطه برجسته در همه آثار تکرار می شوند. دستاورد هالیوود فقط درآمدزایی نیست بلکه سبک زندگی ما براساس آن تغییر می کند. در همه کشورها همینطور است. ترکیه یک بخش را کسب درآمد و بخش دیگر را اشاعه فرهنگ و زبان و ابهت ترکی خود می داند. از نظر آنها ثروت اصلی در جایی است که فرهنگ و تاریخ ترکی رشد کند. در صورتی که تنها زبان قدیمی زنده دنیا فارسی است. آیا این فرهنگسازی می تواند فقط با سریال هایی مانند «مختارنامه» باشد؟ قطعا جریان سازی تداوم است. اگر نظاممند سریال نسازیم، نمی توانیم برای فرهنگ و درآمد برنامهریزی کنیم. در حال حاضر ما مخاطب داخل کشور را نمی توانیم ارضا کنیم چه برسد به مخاطب خارجی؛ رشد فرهنگی و سیاسی نیازمند سریال سازی است.
وی با اشاره به اهمیت مخاطب محوری، افزود: در فیلم «تک تیرانداز» به جای اینکه قهرمان را بزرگ کنیم، او را تقلیل دادیم چون فیلمنامه نویسی بلد نیستیم. باید با آموزش کار کرد. جریان بدون مطالعه مستمر و آموزش خلق نمی شود. ما نمیگوییم همه شوراها بد نیستند اما آدم متخصص در آنها کم است. باید سراغ شوراهای متخصص و نیروی متخصص برویم.
باید بپذیریم روی نقطه صفر نشستهایم
شجریکهن با بیان اینکه باید بپذیرفت روی نقطه صفر نشستهایم، گفت: میزان بیننده ما نسبت به این سازمان بسیار کم است. باید تعداد بیننده و خروجی زیاد باشد. آمارهای رسمی و روابط عمومی الان، زیبنده تلویزیون ما نیست. باید برنامهریزی و چشم انداز چند ساله داشته باشیم.
«سریالیست» به تهیهکنندگی محمد باریکانی و مجتبی فرجی و با اجرای پدرام کریمی کاری است از گروه تاریخ، فرهنگ و هنر شبکه یک که پنجشنبهها ساعت ۲۳ و ۱۵ از شبکه یک پخش می شود.
انتهای پیام/