«وارش»؛ فضای خوب، گریم بد

روزنامه خراسان در مطلبی به نقاط قوت و ضعف سریال «وارش» که این روزها سر و صدای زیادی به پا کرده است پرداخت.

«وارش»؛ فضای خوب، گریم بد

به گزارش مملکت‌آنلاین، خراسان نوشت: سریال «وارش» که تا به حال ۱۰ قسمت از آن روی آنتن رفته، محصول شبکه سه سیماست که قصه زندگی زنی به نام «وارش» را طی چند دهه مختلف و در بستر تاریخ روایت می‌کند. نام این سریال در روزهای گذشته بیش از هر چیز، به بهانه اعتراض‌های جمعی از مردم گیلان به این سریال و مسائل قومیتی بر سر زبان‌ها افتاده بود و حواشی آن کم‌وبیش هم هنوز ادامه دارد؛ اما آن چه در میانه این حواشی نسبتاً مغفول مانده، کیفیت سریال و نقاط قوت و ضعف آن است.

 

فضای غیرآپارتمانی

بیشتر سریال‌های تلویزیونی در پایتخت و فضاهای آپارتمانی ساخته می‌شود، به همین دلیل کمتر پیش می‌آید که مخاطب، جاذبه‌های طبیعی مناطق مختلف ایران را در سریال‌ها ببیند. سریال «وارش» جزو معدود سریال‌هایی است که به تناسب قصه‌اش، از تهران و فضای آپارتمانی بیرون آمده تا از جذابیت‌های بصری خطه شمال استفاده کند. این سریال در روستاهای زیبایی در استان‌های گیلان و مازندران، رشت، انزلی و سیاه‌کل تصویربرداری شده است. تجربه نشان داده، فارغ از کیفیت یک سریال، معمولاً نمایش زیبایی‌های مناطق مختلف ایران، برای مخاطب مهم و جذاب است و مورد توجه او قرار می‌گیرد.

 

لهجه خوب بازیگران

وقتی شخصیت‌های قصه یک سریال به مردم بومی منطقه خاصی از کشورمان ارتباط دارد، یکی از مسائل مهمی که باید به آن توجه شود، نمایش تصویر واقعی از فرهنگ یا مردم آن منطقه و ادای درست لهجه آنان است. در سریال «وارش» از تعدادی بازیگر بومی استفاده شده است که به خوبی با لهجه شمالی صحبت می‌کنند، بقیه بازیگران غیربومی مانند الهام طهموری در نقش «وارش»، سهی ذوالقدر در نقش «گیلان جان» و هدایت هاشمی در نقش «میر ولی» هم به خوبی از پس لهجه خود برآمده‌اند. روی هم رفته می‌توان از این جهت تلاش سازندگان سریال «وارش» را قابل قبول دانست.

 

 بر اساس کلیشه‌های داستانی

اگر سرگذشت شخصیت اصلی قصه یعنی «وارش» را مرور کنید، احتمالاً یاد و خاطره شخصیت «ستایش» برای‌تان تداعی می‌شود! همسر «وارش» در دریا غرق می‌شود و او پس از مدتی با «یارمحمد» ازدواج می‌کند، اما او هم کشته می‌شود و «وارش» باید به تنهایی مسئولیت زندگی و بزرگ کردن دو فرزندش را به دوش بکشد، بنابراین پس از سختی‌های زیاد تصمیم می‌گیرد رستورانی افتتاح کند و آن‌جا مشغول به کار می‌شود. پس از سال‌ها نیز پسر «وارش» به دختر دشمن دیرینه او «تراب» علاقه مند می‌شود. در روایت قصه سریال از کلیشه‌های مرسوم بعضی سریال‌ها که دیگر دستمالی شده‌اند، استفاده شده است.

 

به سبک بدمن‌های اروپایی

وقتی یک سریال در دهه خاصی از تاریخ ساخته می‌شود، طراحی صحنه، لباس و گریم شخصیت‌ها در آن اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند، اما سریال «وارش» در زمینه طراحی لباس و گریم بعضی از شخصیت‌ها، لنگ می‌زند. اگر به سبک پوشش و گریم بعضی از شخصیت‌های مرد سریال مانند نوچه‌های شخصیت «تراب» و خود او با آن جلیقه‌ای که به تن دارد و دستمال گردنی که بسته است نگاه کنید، متوجه می‌شوید که لباس و گریم او بیشتر از این که شبیه به پوشش یا ظاهر مردم در اواخر دهه ۳۰ باشد، شبیه شخصیت‌های منفی است که در آثار اروپایی یا آمریکایی، برای به تصویر کشیدن مردم اروپای قدیم دیده‌ایم.

 

ماجرای اعتراض گیلانی‌ها

هنوز سه یا چهار قسمت بیشتر از سریال «وارش» نگذشته بود که برخی مخاطبان از  یک دیالوگ که شخصیت منفی گیلانی قصه یعنی «تراب» به بقیه همشهریانش گفته بود، انتقادات فراوانی کردند که البته می توان به این دیالوگ  ایرادات جدی گرفت.همچنین بعد از این که «تراب» و دار و دسته‌اش، شخصیت سیستانی قصه به نام «یارمحمد» را که شخصیت عدالت‌خواه و مثبتی بود کشتند، اعتراضات دوباره بالا گرفت و مخاطبان از تصویری که در سریال از گیلک‌ها نشان داده شده بود، انتقاد کردند و حتی خواستار توقف پخش سریال شدند. بهنام تشکر بازیگر نقش «تراب» در واکنش به اعتراضات از مخاطبان خواست که صبر کنند تا در ادامه سریال ببینند کاراکترهای گیلانی قصه چه می‌کنند. این اعتراضات، واکنش‌هایی را هم برانگیخت و گفته شد برای قضاوت درباره یک سریال ۳۰ قسمتی، اعتراض بعد از سه قسمت بسیار زود است. در این میان، برخی مسئولان استانی و شهری منطقه نیز به  محتوای این سریال انتقاد کردند. اگرچه هنوز حواشی کاملاً پایان نپذیرفته اما با پیش رفتن قصه، کمرنگ شده است.

 

یک برداشت آزاد

داستان سریال «وارش»، با قصه کتاب «مهاجران» به نویسندگی هاوارد فاوست که اعلام شده منبع اقتباس قصه آن بوده است، تفاوت‌های مهمی دارد. در واقع «وارش» عیناً قصه «مهاجران» را به تصویر نکشیده، اما بی‌ارتباط با آن هم نیست. مثلاً در کتاب «مهاجران» تمرکز قصه روی شخصیت ماهیگیر است که خانواده فقیری دارد و به کشور آمریکا مهاجرت می‌کند، اما در سریال «وارش» کاراکتر «یارمحمد» از لحاظ ویژگی‌های شخصیتی، شباهت‌هایی به شخصیت اصلی «مهاجران» دارد اما همان اوایل سریال به دستور «تراب» کشته می‌شود و ماجرا با همسر او و فرزندانش ادامه پیدا می‌کند. همچنین حادثه زلزله که در قصه «مهاجران» اتفاق می‌افتد، در سریال «وارش» هم رخ می‌دهد و باعث مرگ همسر «یارمحمد» می‌شود. می‌توان گفت «وارش» اقتباسی آزاد از «مهاجران» یا بازآفرینی آن است نه اقتباس.

 

منبع: خراسان

ارسال نظر