سردار سلامی: حجم واقعی قدرت دشمن در طول زمان کاهش یافته است
فرمانده کل سپاه پاسداران گفت: آنچه که امروز مشاهده میکنید تراکم شکستهای متوالی و سریالی نظام سلطه طی بیش از چهار دهه از انقلاب اسلامی است.
به گزارش مملکت آنلاین، سردار حسین سلامی امروز (پنجشنبه) طی سخنانی در همایش ملی جهادگران تبیین در دانشگاه، با بیان اینکه استادان دانشگاه به جانهای جوانان آگاهی میبخشند و سازندگان بنای فکری و زیرساخت ذهنی جامعه جوان کشورمان هستند، اظهار کرد: شما با مجاهدتهای علمی مبتنی بر اندیشه و تفکر الهی و انقلابی، جامعه جوان ما را برای پذیرش نقشهای بزرگ در آینده روشن تمدن در حال ظهور اسلام در عصر جدید آماده میکنید.
وی با اشاره به شرایط امروز کشور تأکید کرد: اتفاقاتی که امروز درون کشور ما جاری است، ظهور عینی بزرگترین تقابل بین انقلاب اسلامی و نظام در حال افول سلطه است و جوهره اصلی این تقابل راهبردی، تقابل جهل و آگاهی است.
فرمانده کل سپاه پاسداران افزود: منشاء و ریشه این ناآرامیها به طور دقیق بر اساس دادههای اطلاعاتی دقیق در کانون و قلب نظام سلطه نهفته است. این نبردی است که از درون خیابانهای شهرهای ما تا واشنگتن ، نیوریورک، لندن، تلآویو، ریاض و امثال این پایتختها امتداد دارد.
سلامی یادآور شد: این درگیری در مساحت عظیمی از این عالم جریان دارد. این جنگ از ورای جدل، ماورای دیوارها و مرزها امتداد دارد. هر چند گرفتاری و درگیری بین خود اینها شدید است. شما اینها را متحد و موتلف میپندارید اما قلبهایشان پراکنده است و به ظاهر یک جبهه ائتلافی عظیم را برای تغییر تاریخ، صحنه سیاست جهانی و تغییر جغرافیای سیاسی جهان و همچنین تغییر هندسه سیاسی و امنیتی قدرت در جهان شکل دادهاند.
فرمانده کل سپاه با بیان اینکه جهان در حال گذار از ساختار پوسیده و کهن در حال افول قدرت به یک سازماندهی جدید است، تأکید کرد: آنچه که امروز مشاهده میکنید تراکم شکستهای متوالی و سریالی نظام سلطه طی بیش از چهار دهه از انقلاب اسلامی است؛ این یعنی یک انتقام متراکم ناشی از انباشتگی شکستها که به مارپیچ نزولی قدرت نظام سلطه انجامیده است.
سلامی با تأکید بر اینکه حجم واقعی قدرت دشمن در طول زمان کاهش یافته است، تصریح کرد: ما با نرخ تنزیل قدرت نسبت به زمان در نظام استکباری مواجه هستیم که اساساً به دلیل از دست رفتن قدرت ارعاب دشمن است.
فرمانده کل سپاه پاسداران یادآور شد: وقتی انقلاب اسلامی اتفاق افتاد، شاهمهرههای شطرنج سیاسی دشمن از دست رفت و نخستین پیام این بود که آمریکا نمیتواند از نظامهای سیاسی متحد خود حمایت کند و نظامهای سیاسی متکی بر ایالات متحده آمریکا به سرعت قابل فروپاشی هستند؛ این مسئله برای آمریکاییها بسیار سخت بود و برای آنها یک نظریه تولید کرد.
وی افزود: با وقوع انقلاب اسلامی، ارعاب در دل همه متحدان آمریکا افتاد و در عین حال مشعلهای امید در درون ملتهایی که خواهان آزادی از سلطه آمریکا بودند، روشن شد. نخستین واکنش نظام یافته و سازمان یافته دشمن به این تغییر موازنه، جنگ بود.
سلامی ادامه داد: تصور جهانی از این جنگ که به مفهوم حقیقی در جغرافیای سیاسی جهانی انجام شد، جنگی در سطوح اقتصادی و عملیات روانی جهانی بود. در سطح نظامی ما با یک ارتش سازمانیافته اما حمایت شده از سوی همه قدرتها مواجه بودیم؛ پس ابعاد جنگ، جهانی بود و یک ملت تنها در برابر قرار داشت.
فرمانده کل سپاه پاسداران با بیان این که قدرت دشمن ما دقیقا یک عدد مختلط است، اظهار کرد: یعنی بخشی از این قدرت، واقعی است و مثلاً تعداد ناوهای هواپیمابر، هواپیماهای روی ناوهای هواپیمابر، لشکرها، موشکهای کروز و بالستیک و سایر استعدادهای فیزیکی قابل محاسبه و روشن را دارد اما این واقعیت فیزیکی قدرت، یک شعاع تاثیر دارد که انقلاب اسلامی آن تاثیر را کوچک کرد، یعنی جاذبه این قدرت و میدان آن را کوچک کرد، حتی اگر به فیزیک قدرت آنچنان دست نزد ولی، تاثیر قدرت را از بین برد.
وی افزود: اعتبار قدرت در دنیا مهم است اما پذیرش این اعتبار از خود قدرت مهمتر است. ابتکار جمهوری اسلامی ایران این بود که میدانهای تاثیر دو قدرت سیاسی و نظامی دشمن را تخریب کرد. یعنی اعتبار قدرت سیاسی آمریکا در جهان به مانند گذشته به رسمیت شناخته نمی شود. یعنی خریدار این قدرت نسبت به گذشته کم شده است.
سلامی تاکید کرد: جنگ باز هم به کاهش اعتبار قدرت آمریکا در جهان کمک کرد؛ هم قدرت سیاسی و هم قدرت نظامی. آمریکاییها در جنگ به مفهوم واقعی مدیریت سیاسی جهانی جنگ را در حمایت از رژیم بعثی عراق بر عهده داشتند. هنگامی که این جنگ جهانی نابرابر با پیروزی انقلاب اسلامی خاتمه یافت دوباره یک سقوط آزاد در آن شعاع تاثیر آمریکا رخ داد.
وی در پایان یادآور شد: باید گفت هرچه به جلوتر میرویم آمریکاییها در مقابل انقلاب اسلامی با شکستهای متوالی و سریالی استراتژیک در جهان روبهرو هستند که این شکستها نه فقط نسبت ما با آمریکا را تغییر میدهد، بلکه در نسبت همه جهان با آمریکا تغییر ایجاد میکند.
انتهای پیام/