به گزارش مملکتآنلاین، محمد مهاجری، فعال رسانهای اصولگرا، و حجتالاسلام محسن رهامی، فعال سیاسی اصلاحطلب در میزگردی در ایسنا به بررسی وضعیت جریانهای سیاسی در انتخابات پیشرو مجلس شورای اسلامی پرداختند.
در ادامه بخشی از اظهارات محمد مهاجری را می خوانید.
باشاره به تبریک احمدی نژاد برای تولد مایکل جکسون:
یقین دارم احمدی نژاد مثل من چیزی از موسیقی نمیداند ولی آهنگ مایکل جکسون را منتشر میکند. او متن موسیقی این خواننده را هم نمیفهمد ولی چون عاشق سلبریتی شدن است این کار را می کند.
در مورد اختلاف نظر بین اصلاحطلبان برای تحریم یا عدم تحریم انتخابات، مشارکت مشروط در انتخابات:
معتقدم بین اصلاحطلبان جنگ زرگری رخ داده و عده ای از مشارکت مشروط، عدهای از مشارکت بدون قید وشرط صحبت کرده و برخی هم میگویند اگر نامزدهای ما ردصلاحیت شوند، به انتخابات نمی آییم ولی بیشتر از اینکه این ادعاها واقعی باشد، جنگ زرگری است تا شورای نگهبان یا فضای سیاسی کشور را محک بزنند. حتی تندروهای اصلاحات هم گفتهاند اگر نامزدهای آنها تایید صلاحیت نشوند، به انتخابات نمی آیند، در دورههای گذشته هم این حرفها را زدهاند ولی پای صندوق رای آمدهاند.
با اشاره به عملکرد ضعیف عارف در مجلس شورای اسلامی:
عارف که شخصیت درجه یک اصلاحطلب است چه کار توانسته است انجام دهد؟ او حتی در حد برخی نمایندههای اصولگرا که صدایشان در مجلس بلند است، عمل نکرد. حتی اگر شورای نگهبان بعضی نامزدهای اصلاحطلبان را تایید میکرد، بعید میدانم که در شرایط سیاسی سالهای اخیر کاری از دست آنها بر میآمد.
در مورد احتمال پیروزی اصولگرایان در انتخابات:
این پیشفرض برای خود اصولگرایان وجود دارد که نتیجه انتخابات به نفع آنها بوده و مجلس بعدی در اختیار این جریان خواهد بود و آنها دست کم ۶۵ درصد رای برای خود پیشبینی میکنند.
با اشاره به شرکت نکردن افراد متعبر سیاسی در انتخابات مجلس:
من امسال از افراد معتبری پرسیدهام که آیا میخواهند به مجلس بروند که پاسخ آنها منفی بوده است. من به آنها گفتم اگر وارد انتخابات شوید ممکن است رای بیاورید ولی میگویند مجلس دیگر جایگاهی ندارد که وارد آن شویم. در این شرایط مردمی که رای سیاسی میدهند، وقتی ببینند مجلس جایگاه واقعی خود را ندارد، برای رای دادن ترغیب نخواهند شد.
انتقاد از عملکرد شورای نگهبان:
وقتی شورای نگهبان میگوید استعلام از قوه قضاییه، نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات برایم کفایت نمیکند، من به عنوان یک شهروند میگویم شورای نگهبان اصلا این نهادهای حاکمیتی را قبول ندارد و من شهروند حق دارم بگویم که شورای نگهبان را قبول ندارم یا نه این حق را ندارم؟ در ضمن اگر قوه قضاییه اشتباهی کرد شما میتوانید اعتراض کنید ولی هیچ نهاد بالادستی شورای نگهبان وجود ندارد که اگر اعتراض داشت به این نهاد مراجعه کند. کدخدایی میگوید در خیلی از کشورهای دنیا نهاد انتخابات نهاد بالادستی است که من این را قبول دارم اما به کدخدایی گفتم اگر به افرادی که برای شورای نگهبان کار میکنند اعتراض کنیم، شما آنها را هم تراز خود میدانید که وی در پاسخ من گفت که ما همه حرف های آنها را قبول نداریم. و من در پاسخ گفتم آنها چه میگویند که شما گوش میدهید یا گوش نمی دهید؟ متر، تقوا سنج و اسلامسنج آنها کجاست؟
وعدههایی که باید محقق میشد به مجلس ارتباطی ندارد
بخش هایی از اظهارات رهامی در این میزگرد را بخوانید؛
در اشاره به وعدههای داده شده به مردم و عملنکردن به آنان:
وعدههایی که باید محقق شود خیلی ربطی به مجلس ندارد و مربوط به کلیت نظام است. اول باید ببینیم اختیارات مجلس چقدر است مثلا اگر سرنوشت لوایح FATF که مجلس تصویب کرد را بررسی کنیم، به میزان اختیارات مجلس پی میبریم. از سویی تحقق وعده هایی مثل کاهش تورم یا ایجاد شغل که فقط در اختیار مجلس نیست بلکه این مسائل به روابط خارجی کشور، میزان سرمایهگذاری خارجی و بازگشت تحریمها بستگی دارد. مجلس قرار نیست کار مستقل انجام دهد بلکه بخشی از کلیت نظام است.
در مورد پوپولیستی عمل کردن جریان اصلاحات:
حالتی که جریان پوپولیستی از دل اصلاحات خارج شده و میداندار شود، فراهم نیست. ما یک تشکیلات حزبی- ریشسفیدی را در قالب شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و بعد شورای عالی سیاستگذاری ایجاد کرده و برای چندین انتخابات بوسیله این تشکیلات لیست ارائه کردیم. مجمع روحانیون مبارز، مجمع محققین و مدرسین، احزاب سیاسی و چهرههای حقیقی را دعوت کرده و کار تشکیلاتی داریم و این سازوکار که رنگ و بویی از دموکراسی دارد، مانع شده که افرادی از دل جریان اصلاحات خارج شده و علیه این جریان شورش کنند.
از سال ۸۴، افراد دولت مهروز سرکار آمدند
درباره نگرانیهای موجود از رد صلاحیت کاندیداها و نظارت استصوابی:
آنچه نگران کننده است آن است که از سال ۸۴ افرادی تحت عنوان دولت مهروز سر کار آمدند که به اصول و مبانی اصولگرایی و اصلاح طلب معتقد نبودند. مفاسد با روی کار آمدن همین جریان بیشتر شد. در فضایی که جریانهای اصیل نتوانند سر کار آمده و میدانداری کنند، افراد و جریانی میداندار میشوند که عقبه سیاسی ندارند. این احتمال وجود دارد که با ردصلاحیت افراد مطرح، پایین آوردن سطح مجلس و ایجاد نهادهای موازی و بالادستی مجلس، صحنه انتخابات از حضور افراد شناخته شده، باتجربه، کاردان، متخصص و سالم خالی شده و زمینه برای میدانداری این افراد بدون عقبه سیاسی فراهم شود. در ادامه همین افراد جریان بیریشه، فرصت طلب و منفعتطلبی را ایجاد می کنند.