اختصاصی مملکت آنلاین/
بانوانی که با تحصیلات هم خانه نشین هستند
فرخنده امیری- در دهه های اخیر با توجه به رشد افراد تحصیل کرده و تغییر طرز تفکر بیشتر افراد خانواده ها از فرزندان خود انتظار تحصیلات عالیه داشته و اللخصوص از دختران خود انتظار دارند تحصیلات خود را به پایان رسانده و روی پای خود بایستند و استقلال مالی داشته باشند و هم برای خود و هم برای جامعه مفید باشند.
به گزارش مملکت آنلاین، در سال های اخیر همواره تعداد زنان پذیرفته شده در دانشگاهها از مردان بیشتر بوده است اما آمار فارغ التحصیلان دانشگاهی شکاف بزرگی را بین مردان و زنان نشان می دهد.
متاسفانه در ظاهر امر همیشه حرف از حقوق برابر زنان و مردان به میان میآید، اما در عمل اینگونه نیست. پیشرفت زنان در ایران با موانع جدی روبهرو است و از هر سمت به آن ضربه وارد میشود. عقب نگاهداشتن زنان و نگهداشتن زنان در خانه و هر روز تبلیغات و سخنرانیها بهویژه از سمت زنان که کار زن ماندن در خانه و فرزندآوری و سپس تربیت فرزندان است. از سویی دیگر بیارزش نشان دادن خانهداری از نشانههای سیاستهای غلط اقتصادی و توجه نکردن به پیشرفت زنان برای ساختن جامعهای برابر بهحساب میآید.
به گزارش مملکت آنلاین، دهههای اخیر اغلب کرسیهای آموزش عالی در ایران را تسخیر کردند و حتی از مردان نیز پیشی گرفتند. اما آنچه امروز شاهد آن هستیم، افزایش قابل توجه سهم زنان بیکار تحصیلکرده است. به عبارت سادهتر در حالی که به نظر میرسد زنان تحصیلکرده باید شرایط مناسبتری را برای ورود به بازار کار کشور داشته باشند، اما آمارها میگویند چنین نیست و هجوم زنان دهههای اخیر به دانشگاهها و دریافت مدارک گوناگون تحصیلی نتوانسته است کمک چندانی به آنها در ورود به عرصه بازار کار کشور داشته باشد.
مطابق آمار منتشره مرکز آمار ایران، در سال ۹۹ سهم جمعیت بیکار فارغالتحصیل آموزش عالی از کل بیکاران ۳۸.۹ درصد بوده است که سهم زنان در این بین با افزایش ۲.۹ درصدی به ۷۰.۴ درصد رسیده است.
بانوان تحصیلکردهای که پس از اتمام درس خود، انتظار پویایی در جامعه، اشتغال مرتبط با مدرک تحصیلی، استفاده از مهارت و توانایی هایشان را دارند، اما متاسفانه جامعه زمینه و ظرفیت کافی برای فعالیت آنان ایجاد نکرده است. درواقع هیچ توازنی بین عرضه و تقاضا در جذب دانشجو و بازارکار وجود ندارد. از طرفی، به دلیل بیشتر بودن فارغ التحصیلان زن در دانشگاه ها، تعداد بیکاران تحصیل کرده نیز افزایش پیدا میکند. از طرفی دیگر، شرایط اجتماعی کشور به گونهای است که زنان به فکر تحصیلات عالی و استقلال اقتصادی هستند.
خانواده هایی که با هزاران مشقت و امید فرزندان خود را حمایت می کنند و آتها را تا تحصیلات عالیه بالا میبرند و در آخر شاهد خانه نشین شدن آنها می شوند و این خود درد بزرگیست که این همه سال تلاش کنی و در آخر ....
مطابق آمار منتشره مرکز آمار ایران، در سال ۹۹ سهم جمعیت بیکار فارغالتحصیل آموزش عالی از کل بیکاران ۳۸.۹ درصد بوده است که سهم زنان در این بین با افزایش ۲.۹ درصدی به ۷۰.۴ درصد رسیده است.
مطابق با این آمار، در سال ۹۹ نرخ بیکاری جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر با ۱.۱ درصد کاهش نسبت به سال گذشته (۹۸) به ۹.۶ رسیده است که همین نرخ برای زنان ۱۵.۶ درصد و برای مردان ۸.۴ درصد بوده است.
سهم «زنان شاغل» فارغالتحصیل آموزش عالی از کل شاغلان سال ۹۹ نیز با ۳.۸ درصد افزایش نسبت به سال ۹۸ به ۴۴.۳ درصد رسیده است.
از سوی دیگر نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله در سال ۹۹ با ۲.۳ درصد کاهش نسبت به سال ۹۸ به ۲۳.۷ درصد رسیده است که سهم زنان از این آمار ۳۶ درصد و سهم مردان ۲۱.۲ درصد است.
همچنین نرخ بیکاری جوانان ۱۸ تا ۳۵ ساله در سال ۹۹ نیز با ۱.۲ درصد کاهش نسبت به سال ۹۸ به ۱۶.۷ درصد رسیده است. در این بین سهم زنان ۲۷.۹ درصد و سهم مردان ۱۴.۱ درصد است.
به طور کلی نیز نرخ مشارکت اقتصادی بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی در سال ۹۹ کمتر بوده است.
در این میان، علل بیکاری بهخصوص بیکاری زنان را باید با توجه به شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و بهویژه فرهنگ حاکم بر هر جامعهای بررسی کرد. در کشورمان ناامن بودن برخی از محیطهای کاری بهخصوص در بخش خصوصی که گاه نگاهی ابزاری به زنان دارند، ساعات کاری طولانی، شرایط کاری نامناسب با روحیات زنان؛ نارضایتی از شغل، دستمزدهای پایین، عدم امنیت شغلی و عدم پذیرفتن توانمندیهای زنان از سوی جامعه، را میتوان از علل مهم بیکاری زنان دانست. ضمن اینکه نقش ساختار سنتی برخی خانواده ها، جامعه و ساختار سیاسی کشور که با نگاه جنسیتی درصدد حذف زنان هستند نباید از نظر دور نگاه داشت.
در پایان اینکه، ناتوانی جامعه در جذب فارغالتحصیلان آموزش عالی مشکلی بسیار بزرگ است که متاسفانه در همه گروههای اجتماعی در کشور نمود دارد که آمار ها نشان میدهد زنان در این میان بیشتر گرفتار بیکاری شدهاند. زنانی که به امید کار و مفید بودن برای جامعه خود سالها تلاش کرده اند، و حال در این راستا قطعاً یکی از سازوکارها، دسترسی عادلانه زنان به اشتغال و منابع درآمدزای ملی می باشد.
انتهای پیام/