اختصاصی مملکت آنلاین/

قرنطینه هم حریف شبکه های مجازی نشد/ تنها 58 درصد مردم ایران مطالعه غیردرسی دارند

اینکه سرانه مطالعه کتاب در ایران پایین است و درست‌تر گفته باشیم «خیلی پایین» است، حرف و حدیث تازه‌ای نیست، چراکه تنها 58 درصد مردم ایران مطالعه غیردرسی دارند.

قرنطینه هم حریف شبکه های مجازی نشد/ تنها 58 درصد مردم ایران مطالعه غیردرسی دارند

به گزارش خبرنگار اجتماعی مملکت آنلاین، در سالی که گذشت با وجود بحران های فراوان در جامعه از جمله مشکلات اقتصادی کمرشکن، انتشار ویروس کشنده ی کرونا، تعطیلی مدارس و مراکز آموزشی، از بین رفتن بسیاری از مشاغل و صد ها مشکل دیگر، کتابخانه ها نیز مانند بسیاری از اماکن دیگر به تعطیلی کشیده شد.

اینکه سرانه مطالعه کتاب در ایران پایین است و درست‌تر گفته باشیم «خیلی پایین» است، حرف و حدیث تازه‌ای نیست.

اینکه قبل از تعطیلی ها و انتشار ویروس کرونا سرانه مطالعه در جامعه ما بسیار پایین بود غیر قابل انکار است ولی شیوع کرونا نیز بیشتر باعث کاهش مراجعه به کتابخانه ها شده و این امر کاهش شدید میزان امانت گیری کتب را نیز در پی داشته است.

آن چه مشخص است مطالعه فقط در بین شمار اندکی از ایرانیان جریان دارد و حتی بسیاری از دانش‌آموزان و دانشجویان نیز جز کتاب درسی، مطالعه دیگری ندارند. نظام آموزشی نیز دانش‌آموزان را به مطالعه تشویق نمی‌کند و از سوی دیگر محصولات فرهنگی و کتاب جزو کالاهای لوکس به شمار رفته و در سبد خانوارها قرار ندارد.

اینکه فرهنگ سازی درستی در زمینه کتابخوانی نداشته ایم دلیل بزرگی برای ناآشنا بودن جامعه با مطالعه می تواند باشد فرهنگی که باید از سنین پایین تر در وجودمان جای میگرفت و مطالعه و تغذیه روحی همانند تغذیه جسمی مهم جلوه میکرد .

باید آشنا کردن کودکان و نوجوانان با کتاب های غیر درسی در مهدکودک ها و مدارس ابتدایی،  فرهنگ مطالعه را از سنین پایین آغاز می کردیم. که توجه به این نکته مهم موجب تربیت افرادی سالم و آگاه و در نتیجه شکل‌گیری جامعه ایمن را در پی خواهد داشت.

بدون شک افزایش سرانه مطالعه در هر کشور می تواند در تولید و بازتولید ارزش‌ های اصیل اجتماعی، تعالی فرهنگی و زندگی بهتر، آگاهی بیشتر جهت کاهش آسیب ‌های اجتماعی و مدنی جوامع تاثیر بگذارد؛ به عبارت دیگر هرچه مطالعات مردم بیشتر باشد می توانند از شرایط فرهنگی و حتی اقتصادی بیشتری برخوردار باشند. با توجه به آمارهای موجود ، متأسفانه مردم کشورمان از لحاظ سرانه مطالعه در شرایط مناسبی قرار ندارد و میزان مطالعه ایرانیان تنها چند دقیقه در طول روز می باشد. این فرهنگ را باید بیشتر در جامعه نهادینه کرد.

از زمانی که کرونا با هزار هجمه ذهنی وارد کشور شد. از همان ابتدا مردم که به دلیل تازگی این بیماری ترس فراوانی داشتند خود را در خانه قرنطینه کردند و به تبع آن بسیاری از مشاغل تعطیل شد.

در آن زمان اقشار مختلفی می‌گفتند که از این دوران قرنطینه استفاده کنید؛ کتاب بخوانید و اطلاعات خود را افزایش دهید. برخی نیز این مسیر را طی می‌کردند؛ اما با گذشت زمان و عادت به شرایط کنونی آرام آرام مردم خود را از قرنطینه خانگی خارج کردند.

در این بین بسیاری از مشاغل کار خود را دوباره آغاز کردند اما برخی همچنان تعطیل هستند. سینماها، بخش‌های فرهنگی و به خصوص کتابخانه ها از جمله مواردی هستند که پس از شیوع کرونا مراجعینشان به صفر رسیده است و این امر تأثیر بسیار زیادی در اقتصاد آنها داشته است. فرای مسائل اقتصادی آسیب دیدن فرهنگ، کاهش سرانه مطالعه و استفاده بیشتر از تلفن‌های همراه به عنوان دیگر آسیب‌ها مطرح است.

کرونا با ایجاد زندگی الکترونیکی تر و گسترش استفاده از اینترنت در بین جوانان و حتی کودکان دبستانی و دسترسی تمام اقشار به اینترنت و از واجبات بودن دسترسی جوانان و کودکان به این تکنولوژی نیز در کم شدن مطالعه بی تاثیر نبوده است.

اما کرونا اثرات مثبت و منفی زیادی بر میزان کتاب و کتابخوانی داشته است. از یک سو با افزایش قرنطینه های خانگی، کاهش مسافرت‌ها و دورهمی های خانوادگی، کاهش گشت‌های خیابانی و تعدیل بسیاری از کارمندان و مشاغل فرصت برای خواندن کتاب افزایش یافت اما تعطیلی کتابخانه ، درگیری های شدید مردم‌با مشکلات اقتصادی و بیماری و مشکلات اثرات منفی خود را بر میزان مطالعه کتاب گذاشته است.

شیوع کرونا باعث شد بسیاری از فعالیت‌های غیر ضروری مردم کاهش یابد و این امر فرصت مطالعه را افزایش داده است.

اما کرونا باعث شده دیگر به کتابخانه مراجعه نکنیم و بیشتر سعی داریم از نسخه‌های الکترونیک برای مطالعه استفاده کنم تا هم رفت و آمدم به شهر کمتر شود و هم کتب بیشتری در دسترسمان قرار دارد. از طرفی نبود نمایشگاه های سالانه و مشکلات دیگر نیز بی تاثیر نبوده است.

در حالی که در سالهای گذشته سرانه‌ی مطالعه را هشت تا ده دقیقه می‌دانستند، برخی دیگر از ۱۸ دقیقه در روز سخن می‌گویند. ۸ یا ۱۸ هیچ فرقی ندارد مهم کمبود شدید مطالعه و آگاهی پایین اقشار جامعه می باشد.

رئیس کتابخانه ملی ایران می‌گوید ایرانیان فقط دو دقیقه در روز مطالعه می‌کنند. همین آمار ضد و نقیض برای انتقاد از فرهنگ «تن پرور» و «کتاب‌نخوان» شهروندان مورد استناد قرار می‌گیرد.  این در حالی است که آمار سرانه مطالعه در کشور های توسعه یافته و در حال توسعه بسیار بیشتر از این است. منتقدان «کتاب نخوانی ایرانیان» از آمار 90 دقیقه مطالعه در ژاپن، انگلیس و 55 دقیقه در مالزی و ترکیه سخن می‌گویند.

قطعا مسائل فرهنگی در پایین بودن میزان مطالعه در ایران نقش اساسی ایفا می‌کنند. فرهنگی که در سنین بسیار کم می بایست به ما‌می آموخت که برای کودکانمان به جای اسباب بازی های گران قیمت و پر کردن اتاقشان از وسایل به در نخور و به ظاهر زیبا کتابخانه ای کوچک برایش بسازیم و چشم و ذهن کودک را از همان طفولیت به کتاب و کتاب خوانی آشنا کنیم.

نیازی هم به بررسی و مطالعه میدانی نیست که سرانه مطالعه کتاب در جامعه ما در مقایسه با جوامع مشابه همچون ترکیه، مصر یا حتی پاکستان چقدر پایین‌تر است؛ چه رسد به جوامع توسعه‌یافته همچون ژاپن، نروژ، انگلستان یا آمریکا. همچنین نیازی نیست آماری بگیریم که سرانه تیراژ چاپ کتاب در جامعه ما چقدر و باز در جوامع مشابه ما چقدر است. اگر نگاهی به کتاب‌فروشی‌هایمان، چه در تهران و چه در مراکز استان‌های مهم‌مان همچون رشت، تبریز، شیراز، کرمان یا مشهد بیندازیم، خلوتی، کسادی و فروش کم کتاب از در و دیوار آنها هویداست. و یا اینکه حتی کتاب های دانشگاهی به تعداد انگشت شمار چاپ و انتشار میابد نشان از اوضاع فاجعه بار این فرهنگ در کشورمان دارد.

واقعیت آن است که پایین‌رفتن سرانه مطالعه، تیراژ و خرید کتاب روشن‌تر از آن است که نیازی به آمار و ارقام باشد.

اگر صحبتی با چند تن از اقشار جامعه داشته باشیم بیشتر میشنویم که قیمت کتاب بالاست و بسیاری از مردم به‌ویژه جوان‌تر ها و کم‌درآمدتر های جامعه قدرت خرید کتاب را ندارند.

بالابودن هزینه کتاب هم به نظر نمی‌رسد دلیل چندان قانع‌کننده‌ای باشد. قیمت یک پیتزا به اندازه قیمت یک کتاب است، چرا خیلی از جوانان حاضرند به‌راحتی و با کمال میل پولشان را برای یک پیتزا بدهند اما همان جوان‌ها حاضر نیستند، با همان قیمت یک کتاب بخرند. درواقع رشد و گسترش رستوران‌های فست‌فود در بسیاری از شهرهایمان دلیل آن است که برای محصولات آنها مشتری کم نیست. درحالی‌که یک‌صدم این‌گونه رستوران‌ها، شاهد بازشدن کتاب‌فروشی نیستیم.

8

مسئله‌ای که حاکی از جایگاه نه چندان والای مطالعه در میان مردم ایران دارد و باعث می‌شود تا کمی به فکر فرو برویم تا درباره این مسئله و راهکارهایی که نیاز است تا این شرایط را بهبود ببخشیم، چاره‌ای بیندیشیم.

در این شرایط کرونایی و خانه نشینی خانواده ها و خستگی و کلافگی و استفاده از فضای مجازی به دو صورت از مطالعه کتاب در ایران جلوگیری می‌کند. نخست آنکه پیام رسان های مختلف باعث شده‌اند بالاخص اقشار و لایه‌های جوان‌تر جامعه زمان زیادی را به سرگرم‌بودن با گوشی‌های همراهشان اختصاص دهند، زمانی که دست‌کم بخشی از آن می‌توانست به مطالعه کتاب اختصاص یابد. فضایی که بر مطالعه کتاب در ایران اثر منفی گذاشته، فضای مجازی که پر از صفحات پر زرق و برق و وقت پر کن است و جوانان کورکورانه تا چشم بر هم میزنند روزهاو ماه ها درگیر صفحات به در نخور و آسیب زن هستند .

دلیل دیگر میتواند در خانه ماندن کودکان و نوجوانان و جوانان در خانه و آنوزش های مجازی در شرایط کرونایی و تنبلی بیش از حد این قشر از جانعه دانست قشری که آینده کشور به آگاهی آنها بستگی دارد . از طرفی فضای مجازی باعث شده تا قشری تنبل و کم اطلاعات و نا آگاه پرورش یابد ،دستیابی سریع و آسان به دانش، اطلاعات و منابعی است که دانشجویان و محققان برای تحقیقاتشان نیاز دارند. به‌جای رفتن به کتابخانه یا تهیه کتاب، می‌توانند از طریق کامپیوتر شخصی‌شان به آخرین آمار، اطلاعات و دانش در حوزه موردنظرمان دست پیدا کنند و در این صورت است که هم‌مطالعه نمی شود و هم آگاهی بسیار کمی پیرامون تحقیقاتی که ارائه می دهند دارند.

اما هیچ‌کدام این دلایل به نظر نمی‌رسد قانع‌کننده باشند. بگذارید از آخرین مورد شروع کنیم: فضای مجازی. اگر فضای مجازی عامل اصلی پایین‌رفتن سرانه مطالعه کتاب در ایران می‌شد، در آن صورت در کشورهای توسعه‌یافته که هم امکان دسترسی به اینترنت بیشتر است و هم سرعت آن به‌مراتب بالاتر از ایران است، بعلاوه پدیده‌ای هم به نام «فیلترینگ» وجود ندارد، مطالعه کتاب باید بیشتر از ایران کاهش می‌یافت؛ اما می‌دانیم که این‌گونه نشده است. آمار مطالعه کتاب در کشورهای پیشرفته با وجود گسترش فضای مجازی، تغییر محسوسی نکرده است. حتی می‌توان استدلال کرد که فضای مجازی با گسترش اطلاعات بیشتر درمورد موجبات و آثار منتشرشده باعث بالارفتن تیراژ کتاب هم شده است.

مشکل در جای دیگری است. مشکل در اینجاست که ما فرهنگ اصولی و درستی برای فرزندانمان نداشتیم

با وضعیت امروز و با توجه به تجربه‌ی کرونایی و قرنطینه ها و شرایط اقتصادی و بیکاری بسیاری از مردم و در خانه ماندن دانش اموزان و دانشجویان، و نبود فرهنگ مطالعه و تحقیق و بالا بردن آگاهی دست یافتن به چنین هدفی اگر غیرممکن نباشد به یک معجزه نیاز دارد. از سوی دیگر فقر کتاب‌خانه‌ها یکی از معضلاتی است که در ایران همیشه مطرح است، آمارها نشان می‌دهد کتاب‌خانه‌های ایران با استانداردهای جهانی فاصله‌ای نجومی دارند.  کتابخانه هایی که پر از کتاب های قدیمی و به درد نخور است.

مطابق معیارهای پیشنهادی «اتحادیه بین‌المللی انجمن‌های کتابداری» در کشورهای در حال توسعه باید به ازای هر باسواد حداقل یک و نیم جلد کتاب در کتابخانه‌های عمومی وجود داشته باشد. با این حساب لازم است بیش از ۷۹ میلیون جلد کتاب در قفسه‌ی کتاب‌خانه‌های ایران جا بگیرد تا کشور به کمترین میزان پیشنهاد شده برای کشورهای در حال توسعه برسد.

7

نکته‌ی دیگر را در ویژگی همه چیز دان مردم جامعه می توان جست و جو کرد. مردمی که عادت کرده ایم در هر زمینه ای نظریه ای صادر کنیم و خود را آگاه و مدعی نشان دهیم در حالی که حتی یک خط دران زمینه مطالعه نداشتیم. معمولا اظهار نظرهای ما بدون ذکر منبع و ماخذ بیان می‌شود و همین امر باعث شده است کمتر ضرورتی برای مراجعه به منبع پیدا شود. فضای عمومی جامعه و دستگاه‌های فرهنگی، نیز کمتر موضوع مطالعه و کتاب خوانی را مورد توجه قرار می‌دهند.

در جامعه ما باید عمیقا نگران رشد کتابخوانی باشیم جامعه ای که با وجود این همه تحصیل‌کرده هنوز سرانه مطالعه در کشور ۱۳ دقیقه است.

ایران با ابن سینا، خیام، فردوسی و دانشمندان زیادی شناخته شده است.

با وجود تمام این مشکلات و امید به پایان یافتن ویروس کرونا و بازگشایی مدارس و راهی شدن مردم به سوی کتابخانه ها امید داریم فرهنگ کتاب خوانی بیشتر در کشورمان جای بگیرد و هر روز بیشتر از قبل به آگاهی فرزندانمان اهمیت دهیم . آگاهی که بر پایه و اساس اصول درس و پایدار حاکم باشد .

گزارش: فرخنده امیری

انتهای پیام/

ارسال نظر