روزنامه جمهوری اسلامی: دشمن در میان خودیها عوامل نفوذی دارد
درست در کوران بگومگوهای زودهنگام مربوط به تصاحب قدرت و خیز برداشتن عناصر سیاسی و نظامی برای به دست آوردن کرسی ریاست جمهوری در انتخابات 1400، دشمن، توانست همه را به عزای یکی از بهترین فرزندان این ملت و این کشور بنشاند.
به گزارش مملکتآنلاین، روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: ترور فخریزاده را دستکم نگیرید. اینهمه اطلاعات از مسیر رفت و آمد و زمان و مکان حضور او که توانست زمینه را برای این جنایت بزرگ فراهم کند و اینگونه با دقت این ترور انجام شود، مفهوم مهمی دارد. مفهوم دقیق این ترور فقط این نیست که یک گروه تروریستی با پول و امکانات دشمن توانسته اقدام به این کار کند.
ماجرا فراتر از این است. مفهوم دقیق این ترور اینست که دشمن در میان خودیها عوامل نفوذی دارد که میتواند اینهمه اطلاعات دقیق را از جزئیات رفت و آمدها و ساعت و دقیقه و تمام مسیرهای هدف مورد نظر خود به دست بیاورد و با این دقت، جنایت مورد نظر خود را انجام دهد.
بارها به بعضی عزیزان که در سخنرانی بحمدالله ید طولائی دارند تذکر دوستانه و خیرخواهانه دادیم و درخواست کردیم به جای رجزخوانی به وظایف خود عمل کنید و بعد از عمل گزارش آن را به مردم بدهید. اینکه بگوئید بالاترین امنیت را داریم و حتی بگوئید آنقدر امنیت زیاد است که حفاظتها هم باید برچیده شوند و یا بگوئید هیچکس نمیتواند یک مو از سر یک ایرانی کم کند، اینها همه شعارهای خوبی هستند ولی با شعار نمیتوان امنیت برقرار کرد. حالا هم که نیروی ارزشمندی مثل فخریزاده را از دست دادهایم، با صدور پیام و گفتن اینکه انتقام میگیریم و پدر درمیآوریم، نه فخریزاده به ما برمیگردد و نه مشکل ناامنی مراکز حساس و عناصر کلیدی ما حل میشود.
دیدید که درست در کوران بگومگوهای زودهنگام مربوط به تصاحب قدرت و خیز برداشتن عناصر سیاسی و نظامی برای به دست آوردن کرسی ریاست جمهوری در انتخابات 1400، دشمن، توانست همه را به عزای یکی از بهترین فرزندان این ملت و این کشور بنشاند.
آیا این ترور نباید هشداری به تمام کسانی باشد که به جای تشکیل اطاقهای تأمین امنیت و اقدام برای پالایش دستگاههای حساس کشور از عوامل نفوذی دشمنان خارجی، به تشکیل اطاقهای تمهید جنگ قدرت برای تصاحب صندلی دوستداشتنی ریاست جمهوری مشغولند؟ آیا تجربه تلخ تشکیل اطاقهای تمهید جنگ قدرت در سالهای آخر دفاع مقدس که منجر به از دست رفتن فاو شد و دشمن بعثی در لاک خود فرورفته را جرأت و جسارت دوباره داد و شد آنچه نمیبایست میشد، کافی نیست؟!