«بار»ی که روحانی از دوش اصلاحطلبان برداشت؛ مسئولیتِ عملکردِ دولت
در نطق هفتم بهمن، روحانی از «سه جریان» و نه «دو جریان» سخن گفت و این بار اصلاح طلبان که اعتدالگرایی را به مثابه یک گفتمان به رسمیت نمیشناختند، انتقاد و اعتراضی ندارند.
به گزارش مملکتآنلاین، مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: سخنرانی رییس جمهوری در روز هفتم بهمن و در جمع استانداران و فرمانداران، حاوی نکات مهمی است و مشخصتر از همه انتقادات او از رد صلاحیت های شورای نگهبان، تأکید مجدد دربارۀ همه پرسی و هشدار در قبال حرکت به سوی ساختار تک حزبی.
در این گفتار نمی خواهم به این بحث بپردازم که انتظار مردم از رییس جمهوری نه هشدار در این زمینه ها که صدور فرمان یا مکاتبه یا هر اقدام دیگر و قبولاندن خواست خود با ابزارهایی است که «دارد» یا کنار رفتن به خاطر ابزارهایی که «ندارد».
غرض، اشاره به نکته ای دیگر است که در این ۷۲ ساعت ندیدم به آن توجه شده باشد و تمرکز بر روی کلیدواژه هایی چون انتصابات، تشریفات، حزب رستاخیز و فقدان رقابت بوده است.
آن نکته از درون این بخش از سخنرانی برمی آید:
«اگر بنا شد ما کشوری داشته باشیم،- مثال میزنم ممکن است با واقعیت این مثال من فاصله داشته باشد - فرض کنید کشوری داریم که در آن ۳ تا سلیقه وجود دارد، یک سلیقه، سلیقه اصول گرا، یک سلیقه اصلاحطلب و یک سلیقه اعتدالگراست. گفتم مثال میزنم، ممکن است ۴ یا ۵ گروه باشد. اگر روی این فرض، جامعه ما سه نوع سلیقه داشت، آن وقت توی انتخابات، یک سلیقه فراوان و یکی دیگر یک دانه را باید با ذره بین و تلسکوپ در آسمان هفتم پیدایش کرد و یک سلیقه هم که اصلا نیست و وجود ندارد.»
«بار»ی که روحانی از دوش اصلاحطلبان برداشت؛ مسؤولیتِ عملکردِ دولت
اهمیت این بخش را در ۷ بند توضیح می دهم:
۱. بی هیچ تردیدی نه در سال ۱۳۹۲ و نه در سال ۱۳۹۶ حسن روحانی بدون حمایت اصلاح طلبان و خصوصا شخص سید محمد خاتمی پیروز نمی شد. همین امر این تصور را ایجاد کرد که روحانی اصلاح طلب شده است. حال آن که نه خاستگاه سیاسی و نه ترکیب دولت او از این امر حکایت نمی کرد.
۲. با این که روحانی اصلاح طلب نبود و نیست، اصلاح طلبان از او حمایت کردند. به چند دلیل: اول به خاطر این که در سیاست گاه می توان در رقابت با دیگری ائتلاف کرد. ضمن این که در سال ۹۲ رأی به روحانی نه رأی به شخص که رأی به گفتمان مذاکره در پروندۀ هسته ای بود. روحانی و جلیلی نماینده دو شیوۀ کاملا متفاوت در پرونده هسته ای بودند و در واقع انتخابات به همه پرسی هسته ای تعامل یا تقابل با جهان بدل شد و اکثریت البته به تعامل رأی دادند و برجام و توافق، حاصل آن بود.
۳. در سال ۹۶ نیز حمایت برای آن بود که «به عقب برنگردیم» و اصلاح طلبان و مردم با این انگیزه او را دوباره برگزیدند.
۴. در دولت دوم اما روحانی به دلایل خارج از این بحث از اصلاح طلبان فاصله گرفت و این موضوع به اضافۀ خروج ترامپ از برجام نیز به موقعیت او چه در حکومت و چه در میان مردم آسیب جدی وارد ساخت. اعتراضات دی ۹۶ هر چند در آغاز ساخته و پرداخته راست گرایان بود و حوادث آبان ۹۸ نیز اگرچه به خاطر افزایش قیمت بنزین شروع شد اما از این واقعیت حکایت می کرد.
۵. اصلاح طلبان، از مقطعی به بعد احساس کردند « آشِ نحورده و دهان سوخته » شده اند. در دولت عملا موقعیت و نفوذ ندارند و رییس جمهوری حتی نمی تواند ممنوعیت تصویر سَلَف حامی خود را بردارد اما آنها باید پاسخ گوی عملکرد دولت باشند. اگر خرج خود را جدا می کردند ممکن بود متهم شوند رفیق نیمه راه و شریک خوشی هایند نه همراه روزگار ناخوشی. خاصه این که در آغاز گفته بودند اعتدال گرایی یک گفتمان نیست بلکه یک روش است.
۶. در این نطق اما روحانی از «سه جریان» و نه «دو جریان» صحبت می کند و این بار اصلاح طلبان انتقاد و اعتراضی ندارند. چون همین را می خواستند! این که خرج شان از دولت جدا شود و حالا خود رییس جمهوری این کار را کرده و سه جریان اصلی را چنین برشمرده و تفکیک کرده است: اصول گرا، اصلاح طلب و اعتدال گرا.
۷. خود او البته گفته مثال می زند و ممکن است بیش از سه جریان باشند. کما این که همین حالا نواصول گرایان خود را ذیل اصول گرایان معرفی نمی کنند و مهم تر از آن جریان هایی هستند که در قالب این سه جریان تعریف نمی شوند و باز مهم تر و و گسترده تر، اقشار خاکستری اند که بیرون این سه تعریف می شوند و موفقیت های انتخاباتی اصلاح طلبان به خاطر افزوده شدن حمایت این بخش بود و حالا بیشترین ریزش اتفاقا در همین بخش است و حدس می زنم مخاطبانی در تأیید یا نقد، شعار « اصلاح طلب، اصول گرا....» را به عنوان کامنت ذیل این متن بگذارند.
این نوشته می خواهد بگوید: آقای روحانی با تفکیک خودش (اعتدال گرایان) از اصلاح طلبان به آنان خدمت بزرگی کرده تا اعوجاجات و ضعف های دولت به حساب اصلاح طلبان گذاشته نشود و این بار اتفاقا در عمل استقبال شده است.
چون مسؤولیت عملکرد دولت «اعتدال گرا» را از دوش « اصلاح طلبان» ی که نقش چندانی در کابینه ندارند، برداشته است هر چند که اصلاح طلبان شاخص نه حمایت اولیه و مسؤولیت کلی خود را انکار می کنند و نه نقش روحانی در مواردی مانند پایان پنهان کاری بر سر سقوط هواپیما را و انتقاد اصلی به این است که رفتار او متناسب با پایگاه رأی ۲۴ میلیونی نبوده است.
پروژه طنز آلود تطهیر و جداسازی اصلاح طلبان از روحانی. واقعا خنده آور و مضحک است. اعتدال کجا بوده که روحانی حالا مدعی شده که یک گفتمان هم هست. البته که واضح هست که اصلاح طلبان هم میخواستن مثل تفاله از
رحم اجاره ای خارج شوند. شما اصلاح طلبها هر زمان کار دستتون نباشه اگه بشه حاضرید برانداز هم باشید.