علیه انگلیس قانون تصویب کرده ایم یا شعار؟
روزنامه ایران در مطلبی نوشت: گرفتن غرامت از انگلیس، آن هم برای جنایتی که صد سال قبل رخ داده، چقدر واقعبینانه است؟ خب اگر چنین ظرفیت و امکانی برای گرفتن آن غرامت وجود دارد چرا این ظرفیت را برای وصول درآمدهای فروش نفت امروز، آن هم از کشورهایی که دوست ما محسوب میشوند به کار نمیگیریم؟
به گزارش مملکتآنلاین، مجلس دیروز با فوریت طرحی موافقت کرد که قرار است زمینهای بشود برای «پیگرد حقوقی علیه دولت انگلیس برای جبران خسارات وارده مبنی بر نسلکشی ۹ میلیون ایرانی در جنگ جهانی اول.»
در ظاهر این طرح شاید نه تنها مشکلی و نقطه ضعفی نداشته باشد بلکه خیلی هم تصمیم درستی باشد. بالاخره اتفاقی به واسطه رفتار یک کشور خارجی در ایران رخ داده و باید جبران گردد. اما اشکال کار وقتی هویدا میشود که برخی از دیگر اخبار سیاسی روز را هم مرور کنیم. مثلاً این یکی که همین دیروز وزیر نفت توضیح داده بود که به دلیل وجود تحریمها حتی برخی کشورهای همسایه هم پول صادرات گاز ایران را نمیدهند.
اگر هم قدری بیشتر در اخبار جستوجو کنیم، رد پای بیشتری از همین دست اظهار نظرها میبینیم که چطور به خاطر تحریمهای اخیر یا مشتریان همیشگی نفت ایران، خرید خود را به صورت مداوم کاهش دادهاند یا اینکه پول بخش زیادی از نفت فروخته شده ایران برنمیگردد.
وقتی این دسته اخبار را کنار خبر طرح مصوب مجلس میگذاریم، این سؤال پیش میآید که گرفتن غرامت از انگلیس، آن هم برای جنایتی که صد سال قبل رخ داده، چقدر واقعبینانه است؟ خب اگر چنین ظرفیت و امکانی برای گرفتن آن غرامت وجود دارد چرا این ظرفیت را برای وصول درآمدهای فروش نفت امروز، آن هم از کشورهایی که دوست ما محسوب میشوند به کار نمیگیریم؟
شاید حامیان این مصوبه بگویند که تصویب چنین طرحی وجهی «نمادین» داشته باشد. این هم خود محل سؤالات و اشکالات دیگری است. از جمله اینکه آیا حوزه «قانون» و «قانونگذاری» جایی است که در آن برای سیاست «نمادسازی» شود؟ چنین رفتاری آیا به مرور این حوزه حیاتی را در انظار عمومی تبدیل به بخشی که نباید جدی گرفت، نمیکند؟
اینکه ما در سالهای اخیر به طور مداوم درگیر نبرد و رویارویی با امریکا در حوزههای مختلف بودهایم، غیر قابل انکار است اما شاید یکی از نقطه ضعفهای اساسی ما در این رویارویی به جایی برمیگردد که خیال میکنیم پوشاندن لباس «قانون» به قامت «شعار»ها واقعاً آنها را میتواند تبدیل به «سیاست» و برنامه اقدام عملی بکند.
به همین لیست قانونگذاریهای یک دهه اخیر علیه امریکا توجه کنید؛ از تصویب قانونی برای دریافت غرامت کودتای ۲۸ مرداد تا تشکیل گروه بینالمللی کشورهای تحریم شده توسط امریکا و همین مصوبه اخیر برای گرفتن غرامت جنگی ۱۰۰ سال قبل از انگلیس. این قانونها که در سالهای اخیر تصویب کردهایم چه شدهاند که امیدوار باشیم این یکی به جایی برسد؟ واقعیت این است که تصویب این دست طرحها بیش از آنکه نشانگر وجود یک تدبیر و عقلانیت منطقی در بین گروههای عموماً منتقد دولت برای مقابله با مسائل بینالمللی و در رأس آنها تحریمهای امریکا باشد، حکایت از آن دارد که متأسفانه بخش مهمی از سیاستمداران و سیاستورزان ما در این میدان تقابل بیشتر توجه خود را متوجه «ژست»های سیاسی کردهاند تا تدابیری که بتواند در میانه این تقابل در مسیر منافع ملی کشور، تأثیری مثبت بگذارد. چیزی که فقط نام آن را میتوان «فرصت سوزی» گذاشت.