از «اسلامیه»‌های مشروطه تا «بنیادها»ی بودجه بگیر

هر سال در موسم بودجه این بحث که فلان نهاد و بنیاد که خروجی مشخص اقتصادی ندارد بایت فرهنگ و ایدیولوژی چقدر بودجه یا کمک می گیرد داغ می‌شود. به این بهانه در این یادداشت به نکته ای تاریخی و گفته نشده اشاره شده است: «اسلامیه»‌ها در قبل و حین مشروطه...


از «اسلامیه»‌های مشروطه تا «بنیادها»ی بودجه بگیر

به گزارش مملکت‌آنلاین، مهراد خدیر در عصر ایران نوشت:  آذرماه، موسم بودجه است و هر سال در چنین روزهایی چهره‌های سیاسی و اقتصادی بر سر ارقام بودجه اظهار نظر می‌کنند.

در دوران احمدی‌نژاد البته مهم‌ترین بحث بر سر زمان آن و تأخیر در ارایۀ لایحۀ بودجه بود و در طول هشت‌سال معمولاً لایحۀ بودجه را به موقع به مجلس شورای اسلامی نمی‌بُرد. گاه به این خاطر که سازمان برنامه و بودجه را منحل کرده و این شوک، ساختار قبلی را بر هم ریخته بود و گاه به عمد. چون نمی‌خواست نمایندگان، زیاد درآن دخل و تصرف کنند و هر چه دیرتر می‌بُرد امکان مانور آنان کمتر و کمتر و وقت، تنگ‌تر می‌شد.

جالب‌ترین مورد هم وقتی بود که سی دیِ خالی را به عنوان لایحۀ بودجه بین نمایندگان، توزیع کرد!

در دولتِ روحانی اما لایحۀ بودجه هر سال به موقع، ارایه شده و از این حیث قابل توجه است و علت آن هم احیای سازمان برنامه و بودجه و نقش ویژه محمد باقر نوبخت رییس این سازمان در دولت است به گونه‌ای که دولت، عملاً در اختیار آقای نوبخت است و خصوصاً حالا که درآمد دولت از محل صادرات نفت به شدت کاهش یافته و امکان ریخت و پاش نیست او مثل زنان خانه‌دار وسنتی دخل و خرج را جفت و جور می‌کند و چنان که در قضیه وزیرسابق آموزش و پرورش دیدیم در اختلافات، رییس جمهوری جانب سازمان برنامه و نوبخت را می گیرد.

این مقدمه اما برای بیان نکته‌ای دیگر است. این‌که تا چند سال قبل وقتی صحبت از بودجه بود همه می‌خواستند بدانند قیمت نفت و نرخ دلار در آن چقدر پیش بینی شده و قیمت حامل‌های انرژی تغییر می‌کند یا نه.

در چند سال اخیر اما به خاطر تمرکز روزنامه‌نگاران حساسیت‌ها بیشتر بر سر کمک ها یا بودجه هایی است که به نهادهای شبه فرهنگی یا ایدیولوژیک بدون بازده مشخص اقتصادی اختصاص می‌یابد و در قالب جدول‌های جداگانه از خود بودجه بحث انگیز‌تر شده است.

با این که واحد بودجه‌ای عملا هزار میلیارد تومان است و این بودجه‌ها میلیاردی و نه هزار میلیاردی است اما توجه‌ها بیشتر به آنهاست. این که مؤسسۀ آقای مصباح یزدی یا بنیاد تحت مدیریت آقای حداد عادل یا مؤسسۀ حفظ و نشر آثار امام خمینی چقدر بودجه می‌گیرد ولو مجموع آنها به 200 میلیارد تومان نرسد برای مردم مهم‌تر شده تا سازمانی مثل صدا و سیما که دو هزار میلیارد تومان بودجه می‌گیرد.

در سال‌های اخیر البته برخی از این دستگاه‌ها توضیح می‌دهند که همه بودجه تخصیص نمی‌یابد و گاه از 20 درصد فراتر نمی رود و بودجۀ تخصیصی هم صرف حقوق کارکنان می‌شود و همین اتفاقاً پرسش‌برانگیز است که پروژه‌هایی که اجرا می‌کنید دقیقا چیست؟ مثلاً آیا نماز خواندن مردم منوط به فعالیت ستاد اقامۀ نماز است؟

انگیزۀ این گزارش اما آنچه نوشتم هم نیست. چون شرایط حساس است و ملاحظاتی را باید رعایت کرد و چندان نمی توان ارقام بودجه را کاوید زیرا مشخص نیست چقدر از درآمدها خصوصاً پول نفت، تحقق می‌یابد و در این وضعیت چگونه می‌توان روی مالیات، حساب کرد.

اگر سراغ این موضوع رفته‌ام به خاطر نکته‌ای تاریخی در مصاحبۀ آقای معتضد با شمارۀ جدید نشریۀ «حریم امام» است. از او دربارۀ نقش روحانیون در جنبش مشروطه پرسیده شده و طبعا انتظار داریم به نام رهبران مشروطه (سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی) و مخالف مشروطه که آن را «مشئومه» می‌دانست و در تاریخ بعد از انقلاب اسلامی اصرار می‌شود هوادار «مشروطۀ مشروعه» معرفی شود اشاره کنند و ماجراهایی که به روایت های مختلف، خوانده و شنیده ایم.

آقای معتضد اما پاسخ متفاوتی دارد و از مشروطه قبل‌تر می‌رود و می‌گوید روحانیون، کارگاه های نخ ریسی درست کرده بودند که به نام «اسلامیه» مشهور شد و در تولید ملی نقش داشتند.

او حتی این احتمال را مطرح می‌کند که مهاتما گاندی هم از این الگو الهام گرفته باشد.

حالا احتمالاً مشخص شده که این نوشته دنبال چیست. این است که همه به دنبال تولید ملی باشند. نه در شعار و با نصب پلاکارد و بودجه گرفتن که اتفاقا با یاری به تولید و از این منظر می‌توان گفت نهادهای شبه فرهنگی به جای این که به فکر دریافت بودجه‌های کلان آن هم در این وضعیت دشوار باشند از خود شروع کنند و از بخشی از بودجه یا کمک خود به نفع تأمین دارو و بهداشت و آموزش صرف نظر کنند. نیاز امروز بیش از تبلیغات اسلامی، مدل اسلامیه هایی است که در مشروطه و قبل مشروطه هم به ابتکار روحانیون شکل گرفتند.

چون مردم ذره‌بین برداشته‌اند و می‌خواهند ببینند با این پول‌ها دقیقا چه اتفاقی در این بنیادها و مؤسسات می‌افتد. آیا این پول ها همه صرف حقوق و مزایا می‌شود یا پروژه‌هایی دارند یا مالیات می‌پردازند؟ اینها کجا و آن «اسلامیه»‌ها و کارگاه‌های نخ ریسی که یک ریال هم از اموال بیت‌المال دریافت نمی‌کردند، کجا؟ 

 

منبع: عصر ایران

ارسال نظر