آشنایی با شعرای آذربایجان غربی؛
«بالوولو مسکین» را بیشتر بشناسید
حسین واحدی
شاعر بزرگ اهل روستای بالوو ارومیه، حسین قصاب اوغلو در حدود سال ۱۸۵۲ میلادی در همین روستا به دنیا آمده است.
به گزارش مملکت آنلاین، در شهر ارومیه، علما، عرفا، بزرگان و نامآوران بسیاری از گذشته تا حال دیده به جهان گشودهاند و یا این باغشهر را برای زندگی خود برگزیدهاند. برای شناخت نامآوران و مشاهیر این شهر تاریخی باید سالها وقت گذاشت تا نام افرادی که هنوز برای مردم عصر حاضر شناخته نشدهاند زنده نگه داشته شود. علاوه بر پژوهش علمی درباره نامآوران و مشاهیر ارومیه، لازم است تا نام برخی بزرگان و علما و عرفا و هنرمندان شهیر این شهر در نامگذاری خیابانها و معابر شهری و روستایی مورد استفاده قرار گیرد.
یکی از همین افراد شهیر و عارف اورموی، کسی نیست جز شاعر بزرگ اهل روستای بالوو ارومیه، حسین قصاب اوغلو ملقب به «بالوولو مسکین» که در حدود سال ۱۸۵۲ میلادی در همین روستا به دنیا آمده است. پدر وی، ملا کریم قصاب بود که در دورهی صفوی و زمان حکومت شاهاسماعیل صفوی از تبریز به ارومیه عزیمت کرده و در روستای بالوو ساکن شدند. پدر مسکین قصاب بود و در تابستان نیز با اجاره باغات به کشاورزی مشغول میشد و لی بعداً قصابی را رها کرده و با همکاری تجّار ترکیه (عثمانی) به داد و ستد توتون مشغول میشود.
بالوولو مسکین (به ترکی: میسکین)، پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی در ارومیه، به خاک عثمانی و شهر استانبول رفته و در محضر بزرگان شعر و ادب آن دیار مشغول یادگیری شده و دوباره به موطن خود برمیگردد. اوایل زندگی مسکین با اواخر عمر یکی از آشیقها و شعرای پرآوازه و نامی، به نام «دوللو مصطفی» مصادف بوده است. مسکین بعد از بازگشت از خاک عثمانی، در سالیان بعد، بارها به عثمانی سفر میکند و با افراد زیادی آشنا میشود، چنانچه هماکنون نیز اشعار این شاعر شهیر اورموی، در سازها و زبانهای آشیقهای ترکیهای نواخته و سرائیده میشود و به نوعی بر آشیقهای ترکیهای تأثیرگذار بوده است.
مسکین در یکی از سفرهای خود که همراه با پسر خواندهی خود «بابا» به خاک امپراطوری عثمانی (عراق فعلی) سفر کرده بود، بعد از مدّتی به دلیل تصرف عراق به دست انگلیسیها، مجبور به تَرک «اربیل» میشوند و در مسیر برگشت، در نزدیکی درهی «بالاکان» و نزدیکی روستای «چومور» دچار بیماریشده و در همانجا و در سن ۶۶ سالگی در سال ۱۹۱۷، نیز دار فانی را وداع میگوید. به احتمال زیاد، مزار وی نیز در روستای چومور خواهد بود که نیاز به تحقیق و پژوهش بیشتری دارد.
اشعار این شاعر بزرگ اهل روستای بالوو بسیار است، اما متاسفانه تنها یک مجموعه شعر با نام مجموعه اشعار «بالوولو مسکین» به زبان ترکی آذربایجانی، و با کوشش دکتر جمال آیرملو و مهندس حمید شافعی گردآوردی شده و چاپ رسیده است.
در مورد تحصیل کردن و باسواد بودن مسکین نظریات مختلفی وجود دارد. همچنین در اشعار وی نیز تضاددی در این مورد به چشم میخورد. در یکی از اشعار خود چنین بیان کرده است:
فقیر مسکین دئییر نه آیه منده،
نه ایسمین سورهسی، نه آیه منده.
نه توضیح ائیلرم، نه آیه منده،
نه در اوخوموشام، نه قاره بیللاه.
به طوری که در ابیات فوق مشاهده میشود وی اظهار میکند که درسی نخوانده و سوادی ندارد. اما در بعضی اشعار وی برعکس این گفته آشکار میشود. بعنوان مثال:
ابجدی اوخودوم اولدوم دیوانا،
حمد و تشهدله گلدیم سلاما،
قل اعوذ دا وارد اولدو قورآنا،
هم یاسینی اول طاهانی ایستهرم.
و یا:
برائت منکره هئچ وئرمز آمان،
یوز اون دؤرد سورهنی ائیلهدیم تامام.
از اشعار ذکر شده چنین برمیآید که بنا به رسوم آن زمان مسکین درس قرآن را با مهارت کامل به پایان رسانده و یاد گرفته است. مسکین علاوه بر قرآن، علم تجوید را نیز به خوبی آموزش دیده و در اشعار خود بارها از این تعلیمات خود بهره برده است.
بالوولو مسکین در اشعار خود از تخلصهای «قصاب اوغلو»، «مسکین»، «حسینی» و «فقیر مسکین» استفاده کرده است.
نمونهای از اشعار بالوولو مسکین:
ایستهدیم
بولبول کیمی بیر قفسده باغلییام
کئچدی فصلیم، داها گولشان ایستهمم
درد الینده سینه چارپاز داغلییام
اؤلسم بیوفادن درمان ایستهمم
دیدهم یار عشقیدن گریانه دؤندو
جادو غمزهلری باغریمی دلدی
هر کیمسهنین اؤز سئودیگی گؤزلدی
گلسه یوز مین ابرو کمان ایستهمم
عرش اوزونده گزهر آیلا اولدوز
سئودیگیم حوریدی شمسی قمر اوز
حسرتین چکرم گئجه به گوندوز
مجنونام لیلیسیز جانی ایستهمم
نه دوشموسن فقیر میسکین قصدینه
قوربان اولوم گؤزلرینین مستینه
حکیم صورتینده گلسین اوستونه
یقین بیل ساغاللام لوقمان ایستهمم.
***
عکس از حسین واحدی
مسکین هم اهل بالو هست منم اهل بالو هستم مسکین شعر های زیبایی می گوفت
بالوو مسکین و دوللو مصطفی از بزرگان ادب و شعر تورکی هستند ای کاش در مورد این بزرگان در کشورهای همسایه بیشتر تحقیق شود تا دیگر اشعار این بزرگان هم جمع اوری شود