ایجاد سازمان سیاسی و کانون فرهنگی خلق عرق
«ستاد رزمندگان خلق عرب» اندکی بعد دستخوش تغییراتی شد و از دل آن، «سازمان سیاسی خلق عرب» به وجود آمد که از حمایت شیخ برخوردار بود و علاوه بر اقدامات قبلی در زمینهی جدایی مردم به دو گروه عرب و غیرغرب، به تدریج آشکارتر به اتخاذ مواضع ضد انقلابی پرداخت.
به گزارش مملکت آنلاین ، «ستاد رزمندگان خلق عرب» اندکی بعد دستخوش تغییراتی شد و از دل آن، «سازمان سیاسی خلق عرب» به وجود آمد که از حمایت شیخ برخوردار بود و علاوه بر اقدامات قبلی در زمینهی جدایی مردم به دو گروه عرب و غیرغرب، به تدریج آشکارتر به اتخاذ مواضع ضد انقلابی پرداخت.
فشار تبلیغاتی و جو حاکم سبب شد حتی عدهای که مایل به مرزبندی با انقلاب و دولت نبودند و تمایلات مذهبی داشتند، تعصبات ناسیونالیستی را در شعارها و موضعگیریهای خود دخالت دهند. در این مورد میتوان به تشکیل گروهی به نام «مجاهدین عرب مسلمان» اشاره کرد که از طرفی در برابر دولت و انقلاب موضعگیری نداشت و از سویی با سازمان سیاسی و کانون فرهنگی خلق عرب نیز برخورد نمیکند. این گروه همانطور که مسائلی را دربارهی «خلق عرب» و «حقوق اعراب» و امثال آن مطرح میکرد، میکوشید که هم دولت و انقلاب را داشته باشد، هم دو جریان یاد شده را. این گروه نفوذ سیاسی قابل توجهی نیافت.
کانون فرهنگی خلق عرب، نظیر سازمان سیاسی، تشدید هر چه بیشتر مسالهی قومیت عربی را جزو اولین و مهمترین اقدامات خود قرار داد و با نمایش و فروش جزوه و پوسترهای سازمان سیاسی، با آنان همکاری میکرد.
رشد گروهکهای ذکر شده و توفیق نسبی آنها در کسب پایگاه اجتماعی، هر چند به انقلاب و نیروهادی آن ضربه می زد و تضعیف نظام را به همراه داشت، اما هویت ضد انقلابی آنان را نیز بیشتر آشکار میکرد.
در این میان، علاوه بر نوع برخورد شیخ، عوامل و مسائلی دیگر نیز در رشد و حاکمیت این گروهها کمک میکرد که میتوان به سفر مهندس «بازرگان» نخستوزیر دولت موقت به خرمشهر اشاره کرد.
ورود او در حالی صورت گرفت که این گروهها با برنامهریزی به نوعی جوسازی قدرتمندانه پرداخته بودند. آن روز از صبح تا عصر، تردد عناصر خلق عرب و وابستگان آنها در شهر به شدت به چشم میخورد. صدای تیراندازی که معلوم نبود چرا و از کجا صورت میگیرد، مرتب به گوش میرسید. در نتیجه، شهر در چنان جوی فرو رفت که سخنرانی بازرگان انجام نشد.
این تجربه، حضور بشتر ضد انقلاب را در پی داشت. از این پس تظاهرات مسلحانه در شهر رو به افزایش نهاد، تحرکات و تظاهرات و اعتراضات دو گروه یاد شده به مراتب تندتر و بیشتر شد تا آنجا که توانستند خود را به صورت گروهی قدرتمند با توقعاتی که مدام افزایش مییافت، مطرح کنند.
برخورد ضعیف دولت موقت را می توان از جمله عواملی دانست که قدرت شیوخ عشایر و دیگر عناصر ضد انقلابی را مطرح کرد. البته این نباید به معنای نادیده گرفتن اهمیت نقش بیگانگان در تدارک و پشتیبانی و هدایت گروههای مزبور و به خصوص نقش مستقیم عراق، تلقی شود. همچنین سفر یک هیئت 30 نفره (شامل شیوخ عرب و تنی چند از دیگر ضد انقلابیون) تحت عنوان «هیئت نمایندگی خلق عرب» به تهران، منهای مسائل مطرح شده و نتایج به دست آمده، اثر تبلیغاتی عمدهای بر عوام داشت و بر قدرت شیوخ و گروهها افزود. مسئلهی دیگری که به این توهم عمومی دامن میزد، جلسات مسوولان منطقه و محل با شیوخ و سران ضد انقلاب بود. این جلسات به جای آن که مشکلی را حل کند، عامل تثبیت و تحکیم بیشتر موقعیت ضد انقلابیون میگردید و بر مشکلات میافزود.
شیخ شبیر هم، با اتکا، سادهانگارانه به مراتب علمی و مرجعیت خویش و نیز به دلیل اعتماد به یکی از فرزندانش که از محرکان احساسات قومی خرمشهر بود، کمکم نیروهای مذهبی را از خود رانده بود و در چنبرهی مکارانهی جریان برنامهریزی شدهی ضد انقلاب اسیر گردیده و عملا به محور جبههی ضدانقلابیان تبدیل شده بود. نشریات سراسری ضد انقلاب نظیر «بامداد» و «آیندگان» و خبرگزاریها و مطبوعات خارجی از موضع ضدیت با انقلاب اسلامی با بزرگنمایی، وی را به عنوان «رهبر مذهبی اعراب» مطرح میکردند. این توهمات در وی تا آنجا اثر گذاشت که به صراحت میگفت:
مگر شما نمیدانید مردم علاقهی شدید به مرجع خود دارند. من که فقط در ایران مرجع تقلید نیستم، بلکه سراسر دنیا مرا به عنوان یک مرجع تقلید و یک رهبر قبول دارند.
اوجگیری بحران
صبح آخرین روز مهلت تعیین شده، سازمان سیاسی خلق عرب طی اعلامیهای تخلیهی ساختمانها را رد کرد و آن را انحرافی خواند. به دنبال این اعلامیه، عدهای از اعضای این سازمان در ساختمان مورد بحث اجتماع کردند. کانون فرهنگی خلق عرب نیز با انتشار اطلاعیهی مشابهی در ساختمان کانون دست به تحصن زد. در همین روز جلسات طولانی بین مسوولان دولتی شهر و نمایندگان سازمانهای خلق عرب برگزار شد که نتیجهای به بار نیاورد. از سوی دیگر، خبرگزاریهای خارجی و رادیوهای بیگانه فشارهای تبلیغاتی خود را افزایش داده، به بزرگنمایی قضیه پرداختند.
این خبرگزاری، همچنین مصاحبهای را با فردی از «رهبران مجاهدین خرمشهر» انجام داده بود که در آن از لزوم تعیین فرماندار در محل و انعکاس بیشتر اخبار خلق عرب از رادیو تلویزیون، صحبت شده بود. در چنین وضعی، صدور پیام شبیرخاقانی از قم، نشان داد که ماجرا نمیتواند مسالمتآمیز پیش برود.
پس از چند روز، جلسات و مذاکرات به جایی نرسید و سازمانهای خلق عرب تاکید کردند که ساختمانها را تخلیه نخواهند کرد و زمانی شرایط خلع سلاح را خواهند پذیرفت که در تمام ایران خلع سلاح عمومی انجام گیرد.
اخطار استاندار وقت به ضد انقلابیان و ورود 100 تن از تکاوران نیروی دریایی به دستور وی از بوشهر به خرمشهر، حاکی از قاطعتر شدن موضع حکومت بود، اما تاثیر تعیین کنندهای مشاهده نمیگردید.